بدتر از شوهرم نه برامن امروز خونه بود چشاش و باز نکردن رفت خونه ننش پیش مادرشو خواهرش الان آقا اومده خونه
برعکس من از حود شوهرم ناراحتم خونوادش کاری ب کارم ندارم.اخلاقش تنده زود عصبی میشه از کورم در بره فحش میده باهاش هر دفعه مسافرت میری دعوا راه می ندازه همین دفعه باهاش رفتیم شمال تو ماشین بچه خسته شد مامانم همرام بود جلو مامان ب بچه میگفت مرگ.دیگه تصمیم گرفتم دیگه باهاش سفر نرم خودم با بچه با تور یا خونوادم برم.
من و چی میگی که با خانواده شوهرم تو یه ساختمونیم ، تا حالا تنهایی جایی نرفتیم چون همش اونجاست ، الآنم با خانواده خودم اومدم بیرون هوا بخوریم اون نیومد موند پیش باباش
عزیزم واسه منم همینجوری عین خودت
همه اوایل همینجورین،ما رو از زندگی سیر میکنن بعدمیگن خیلی عوض شدی
وای عزیزم اینطوری خیلی سخته، درکت می کنم
عزیزم والاه همه تو زندگیشون یه مشکل دارن یعنی الان من بخوام برات بگم بخودت صد رحمت میگی کاری نمیشه کرد باید تحمل کرد بخاطر بچه هامون
چرا تحملش کردی. وقتی میبینی اینجوریه هرچیزی اندازه داره ن اینکه گندشو دربیاره
💔💔💔💔هی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.