#درد دل
رفته بودم خونه مامانم اینا یدونه همسایه دارم ۴۰ خورده ای سن داره بعد ازدواج سومش ک با ی پسر ازدواج کرد با هزار تا نظر نیاز حامله شد من مهر زایمان کردم اون آبان هشت ماهگی زایمان کردش بچه هامون ۱۵ روز تفاوت سنی دارن آقا این دو نا دختر بزرگ داره هم سن من داماد هم داره دوتا نوه هم داره تو دوران بارداری ک انقدر هی سوال های چرت پرت پرسید ازم ک هر وقت میدیمش فرار میکردم یدونه سوالش از من این بود ک چرا بچه دوماهش‌ تو‌ شکمش تکون نمیخوره میگفتم اخه مگ میشه حاله اون الان اندازه لوبیا هست چطور حرکت کنه تو بفهمی خلاصه از ادا ایناش نگم انگار اولین بارداری اونه من دوتا زاییدم😕 مثل اونایی ک اولین بارداری هست رفتار می‌کرد تا رسید زایمان کرد ۱۵ روز بعد من بچش الان شیش ماه پر کرده تو هفت ماه بچه هنوز قشنگ بلد نبست قلت بزنه دختر من چهار دست پا میره هی میاد میگ چرا دختر تو میره پسر من نمیره چرا بچه تو غذا میخوره پسر من نمیخوره چرا دختر تو‌جون داره ماله من نداره اخه زن حسابی پسرشو تا میزاره زمین اون بچه ی قلت میزنه سریع بغل میکنه میگ نه دستش درد میگیره نباید اینکارو کنه بعد میاد میگ چرا اینجوری غذا کمکی هم‌ هنوز شروع نکرده خودش بچه هم شیرخشکی هستش چرا جون نداره چون مثلا ۱۲۰تا اب میگیره با دوتا پیمانه شیر 😕 بچه از گشنگی‌گریه میکنه میگ نه دندون داره در میاره واسه اونه‌
وای خیلی رو مغزم بود باید واسه یکی تعریف میکردم یکم حالی میشدم خیلی عصابم خورد میکنه بچه رو میبینم دلم کباب میشه ولی هیچی نمیفهمه زنه 😦😦😦

۱۳ پاسخ

چقدر دلم خاست جای تو خفش کنم😂😑

شاید وضع مالیش خوب نیست اونجوری شیر درست میکنه.

یعنی 120سی سی آب رادوتاپیمانه شیرمیده بچه را؟ 😕😕خداشفاش بده

وای چقدر رو مخ بدم میاد مردم سوال های چرت وپرت میپرسن،خواهر شوهر بزرگم عین این چیزی که گفتی داشتم به پسرم غذا میدادم میگه وای زود شروع کردی ۸ماهش بشه منم جلو همه دماغشو سوزوندم گفتم تو یکی بیار ۸ماهگی غذا بده ساکت شد سمتم دیگه نیومد،کلا این جور آدما رو باید دماغشون سوزوند

اخییی خدا بچه طفلک چقدرگناه داره .گرسنه الهی بمیرم براش .

چطور دوتا بچه هم بزرگ کرده نمیفهمه نوهاش هم بزرگ کرده خودشو زده به نفهمی

چ لوس

واییی خوندم منم عصبی شدم 😵‍💫😵‍💫😵‍💫

🥴🥴🥴🥴🥴اعصابم خورد شد تصورشو که میکنم

حرفی برای گفتن ندارم
😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫

بیچاره بچه😥😥😥

بهش میگفتی اشتباه شیر اماده میکنه متقاعدش میکردی😪

بینوا بچه

وای چه رو مخخخ😵‍💫

سوال های مرتبط

مامان مامان دلوین و دنیز مامان مامان دلوین و دنیز ۱۴ ماهگی
مامان رادمان مامان رادمان ۸ ماهگی
خانما میخام یه درد و دلی کنم .. ولی هی نگید چقدر حسودی و از این حرفا ...

امروز خونه مادرشوهرم بودم . جاریمم اونجا بود پسر جاریم ۵۸ روز از پسر منم بزرگتره ... مامانا امروز به پسر جاریم توجه کرد ماشالله همه چیش از پسره من بهتره . خیلی غصه م شد . ( منظورم چهره نیست)
1: پسر اون ۶ تا دندون داره ولی پسر من یکی هم نداره
۲ جاریم اصلا بهداشت اون بچه رو رعایت نمیکنه . مثلا خودش میگفت بچش رو دو سه روزی یکبار میشوره فقط ( یعنی پی پی بچه رو با دستمال پاک میکنه ) بعد من امروز مجبور شدم پوشک بچش رو عوض کنم . بچش اصلا سوختگی و قرمزی نداره . ولی رادمان من همیشه باسنش سوخته درحالی که من روزی دوبار پشتش رو میشورم.
۳ با اینی که من و شوهرم از لحاظ بدن از جاریم و برادر شوهرم بهتریم اما بدن پسر ما شل هست ولی اون عضلات محکمی داره ماشالله .
۴ جاریم اصلا از لحاظ تغذیه به بچه اهمیت نمیده .باورتون میشه تا حالا واسش سوپ درست نکرده؟ و خیلی چیزای دیگه که حال ندارم بنویسم . ولی پسرش ماشالله خیلی سنگین تر از پسره منه در حالی که من واسه تغذیه رادمان خیلی ارزش قائلم .
۵ پسرش دستش رو میگیره به دیوار و راه میره . بلده بدون کمکی سر پا وایسه . ولی پسر من فقط بلده غلت بخوره . حتی چهار دست و پا هم نمیتونه بره .
۶ پسر جاریم اصلا درخواست بغل نمیکنه دائم درحال بازیه و نشسته یه گوشه ای . ولی پسر من همش گریه میکنه همش باید بغل باشه اصلا هیچی سرگرمش نمیکنه .

اخه اینا اختلاف سنی شون هم زیاد نیست چرا اینهمه اختلاف دارن ‌ به خدا غصه م میشه خیلی ناراحتم .
از بچه هم شانس نیوردم😔😔😔