واییییی منم ،چیکار باید کرد؟اینجوری خوب نیست
دقیقا همینه من دیشب رفته بودم خونه مادرشوهرم برادر شوهرم خونش طبقه پایینه بدون اینکه به من بگه بردش خونش نیم ساعت نیوردش منم ناخوداگاه بهم یه استرسی وارد شد اخرشم گریم گرفت تا سوار ماشینمون شدیم که بریم خونه انقدر گریه کردم تازه برادرشوهر پروم میگه اجازه مگه میخواست چند وقت دیگه خودش هی این پله هدرو میادو میره احمق
دقیقا من رفتم آرایشگاه اما چ رفتنی تا بیام خونه سه چهار بار ب مامانم زنگ زدم ک محمدعلی چیکار میکنه اینقدر دل تنگش شده بودم ک نگو
ولی زامبی مستقل فکر نمیکنن بعد کسی بهشون فرمان نمیده معمولن، اینا گوشت ببینن حمله میکنن مطمعنی فیلم زامبی دیدی ؟
کم کم عزیزم این همه وابستگی اصلن خوب نیست هم برای خچدت هم بچه چون اونم شخصیت جداست باید مستقل باشه تو هم باید ب خودت برسی چند سال بعد بزرگ میشه میگی همش وقتمو ب پات گذاشتم اونم میگه وظیفت بود یا میگه نمیخواستی هرچیزی ب اندازه خوبه خودتو فراموش نکن
وای مریم جون بدترین کار اینه که بچتو پیش کسی بزاری. نمیدونم چرا از وقتی پاییزان پیش مامانم بوده شبا همش گریه میکنه از خواب میپره. این بچه تا صبح تو گهواره میخوابید صداشم در نمیومد. خیلی اعصابم خورده خیلی
خدا بچت حفظ کنه ولی اینجوری نابود میشی
برا خودتم وقت بذار
اخی عزیزم😥اره دقیقاهمینه صبح که چشاتوبازمیکنی مریض باشی خسته باشی دلت بخواب یکم بیشتربخوابی نمیشه که نمیشه بایدبه بچت برسی
تاشب بشه بخوایی بخوابونیش بازم همینه
کلابعدبچه ادمالویتاش عوض میشه اصلامادروبچه یه روح هستن دردوبدن
دقیقا من بخاطر دخترم کاشت ناخن اینا همش درآوردم که نرم آرایشگاه ازش دور بشم کلا همه چیزم همه کارم شده دخترم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.