تاثیرات عجیب ذهن ناخودآگاه 💞💞
دقت کردین که خیلی از رفتارای ما چقدر شبیه خانوادم هامون هست.. بللللللله دقیقا.
چون اونا الگوی رفتاری ما بودن.
اونها رفتارها و ری اکشن هاشون رو اونقدرررر جلوی ما تکرار کردند و چون خیلی دیدیم،،، الان توی زندگیمون ب صورت ناخودآگاه انجام میدیم... چ غلط چ درست.. فرقی نداره. هرطور که بوده الان توی ضمیر ناخودآگاه ما نهادینه شده و در شرایط و مکان های متفاوت بروز و ظهور میکنه 💕💕💕💕💕💕💕
ی مثال بزنم از خودم.
مثلا کل دوران مجردیم رو یادمه مادرم صبح زود از خواب بلند میشد و قبل از اینکه صبحانه رو میل کنه و روزش رو زیبا شروع کنه
اول با شستن ظروف و اول تمیزکاری اطراف و غر زدن شروع می‌کرد... و من هم چون این صحنه رو هزاران بار دیدم در ضمیرم رفته و ناخوداگاه بیشتر اوقات تکرار میکنم.
خب راهکار چیه.. اولا اینکه اینقدر وویس های شکرگذاری و آموزشی گوش کنیم و یا تمرین رفتارمون رو اصلاح کنیمممم. و اینکه بیاین از همین قانون برای فرزندمون استفاده کنیم.
جلوش اینقد کارای درست و قشنگ انجام بدیم تا بره تو ضمیر ناخودآگاهشون 💞💞💞💞💞


نویسنده : فاطمه 🌷💚

تصویر
۳ پاسخ

بسیار عالی و آموزنده

کاملا درسته
آفرین

دستت درد نکنه پنجه طلا

سوال های مرتبط

مامان آوا و رها مامان آوا و رها ۳ سالگی
ما مادریم… همون دختر کوچولوهای خونه ی پدریمون که دلخوشیمون شونه کردن موهای عروسکمون بود… همون دختر کوچولوهایی که رو زانوی باباهامون مینشستیم و جلوی کارتون خوابمون میبرد… ولی حالا ما مادر شدیم‌ دختر کوچولوی درونمون رو بوسیدیم و گذاشتیم ته ته های صندوقچه ی دلمون… روش رو تلنبار کردیم با عشق بچه هامون با وظیفه ی مادری و همسر بودنمون… ما مادریم همون های که نفر اخر وقت میکنیم غذا بخوریم زودتر از همه اعضای خانواده بیدار میشیم و‌ اخرین نفر میخوابیم… ما مادریم با یک‌شغل بیست و چهار ساعته بدون تعطیلی که دستمزدمون خنده ی بچه ها و ارامش خانوادمونه… ما مادریم با انتظارهای عجیب و‌ غریبی که دنیا از ما داره… انتظار بی نقص بودن انتظار نهایت از‌خودگذشتگی‌‌… ما مادریم اما کسی به ما یاد نداده گاهی‌سر‌بزنیم‌ به اون دختر کوچولوی منتظر درونمون بهش برسیم بهش عشق بدیم یادمون نداده اول‌ باید رو‌خوشحالی و شادی خودمون تمرکز کنیم تا بتونیم مادر بهتری باشیم یادمون ندادن مادر بودن فقط فدا کردن نیست چون یکی‌از بزرگترین چیزهایی که میتونیم به بچه هامون انتقال بدیم اینه که فداکاری بیش از حد اسیب زاست… ما مادریم بله اگر‌بخوایم بگیم خسته ایم اگر بخوایم گاهی برای خودمون وقت بزاریم اگر جایی خودمون رو الویت قرار بدیم‌ جامعه یه مارک مادر ناکافی میزنه روی ما و با یک‌عذاب وجدان سخت تنهامون میزاره … بله ما مادریم ❤️ به سلامتی تمام مادرهای سرزمینمون از جمله شمایی که داری میخونی 🌱 این گل برای تو که بگم خستگی هات رو میفهمم و‌میخوام بگم تو بی نقص ترینی‌ 🌹
مامان سید مهبُد مامان سید مهبُد ۳ سالگی
سلام مامانا روزتون بخیر
الان این استوری رو دیدم تمام بدنم شد استرس و عذاب وجدان..‌.
با اینکه نمیدونم این روش ها دقیقا چه آسیبی به بچه میزنه ولی هیچ وقت دوست نداشتم ازشون استفاده کنم تا اینکه هفته ی یکیش دیگه شرایط طوری شد مجبور شدم😭😭 پسر من بی نهایت وابسته به شیر بود از دوسالگیش شروع کردم به قطع تدریجی شیر تا می اومدم شروع کنم چند روز می‌گذشت مریض میشد یا دندون میخواست دربیاره تو چهار ماه چند بار مریض شد که آخرین بارش قبل عید بود ویروس دست پا دهان رو گرفت و دکترش گفت ایرادی نداره خوب شد بگیرش منم تو طول عید شیر روزشو گلا به صورت تدریجی با پرت کردن حواسش ازش گرفتم ولی هرکاری کردم بدون شیر نمیخوابید و صبح های زود هم توی خواب شیر میخواست تا اینکه مجبور شدم انقدر همسرم و مامانم و بقیه گفتن هفته ی پیش یه بار تلخک زدم و بچه ام در کمال ناباوری خیلی راحت قبول کرد🥺🥺 شب اول یه کم دیرتر خوابید ولی بدون اینکه گریه کنه تو بغلم سریع خوابید صبحش هم پاشد خیلی گریه کرد ولی ما چون می‌خواستیم بریم پیک نیک یادش رفت و روز اول تموم شد دیگه اصلا برای خواب گریه نمیکنه و شیر نمیخواد و هروقت خوابش بیاد فقط چند لحظه بعدش میکنم می‌خوابه یا تو رختخوابش دراز میکشه پشتشو ماساژ میدم می‌خوابه.... الان خوابش مداوم شده اشتهاش ماشالله بهتر شده بهونه گیری و لجبازی هم زیاد نداره ولی این چیزا رو میبینم تنم میلرزه... من تا الان یه بار هم حتی سر پسرم داد نزدم که نکنه روح و روانش آسیب بیینه ولی الان میگم نکنه با ابن کارم آسیب دیده باشه.... هرچند واقعا نمیدونم منظورشون چه آسیبیه مگه خود ماها که باهم روش شیر رو ترک گردیم چه آسیبی دیدیم ؟
میشه یه چیزی بگید آروم بشم دارم میمیرم از غصه😭😭😭
مامان الی🍋 مامان الی🍋 ۲ سالگی
مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
سلام به همه

چند تا از مامانای گل ازم خواسته بودن که تجربه از پوشک گرفتن حسنا رو به اشتراک بذارم.
من هیچ تخصصی ندارم تو این زمینه. با مطالعه و پرس و جو به این موارد که میخوام بگم رسیدم، بعضیاش هم تجربه است.

اول از همه اینکه بچه باید آمادگی‌شو داشته باشه. این آماده بودن هم یسری نشونه ها داره:
۱. بچه بتونه به شما بفهمونه که جیش یا پی پی داره، حالا نه اینکه بتونه بگه جیش، ممکنه به زبون خودش بفهمونه
۲. بتونه کارهای ظریف مثل جوراب درآوردن یا پوشیدن شلوار رو انجام بده.
۳. بتونه بدون کمک فرد از پله بالا بره. ممکنه دستش رو به نرده یا دیوار کنار بگیره ولی خودش تنهایی بالا میره.
۴. توی خواب نیم روز پوشکش خشک باشه.
۵. بتونه بین ۵ تا ۷ دقیقه به حالت دستشویی کردن بشینه.

حسنا همه این نشونه ها رو داشت و من آخرهای اسفند که دیگه تعطیل هم بودم تصمیم گرفتم با این غول بزرگ رو به رو بشم. ولی واقعا راحت‌تر از اون چیزی بود که فکرشو می‌کردم.

اول اینکه من از قبل بهش گفته بودم که ببین ما بزرگ میشیم دیگه پوشک نداریم و می‌ریم دستشویی. براش از اونایی که بهشون علاقه داره، یا دوستای بزرگترش مثال زده بودم. بعضی وقتا توی خونه باز میذاشتمش و جیش و پی پی‌ش رو دیده بود و فرقشون رو میدونست. هیچوقت هم وقتی دستشویی میکرد و بو می‌داد، اه اه و زشته و بده نگفته بودم. چون دیده بودم که بچه هایی که از مدفوعشون میترسن دچار یبوست میشن.

البته حسنا هم دو، سه روز اول یه کم یبوست شد که پیشنهاد میکنم حتما روزای اول چیزای ملین به بچه‌ها بدین.

بقیه‌ش تو کامنت‌ها😁
مامان گل پسر👶 مامان گل پسر👶 ۳ سالگی
یه تصمیم خوب در مورد تایپک قبلیم گرفتم .. اینکه چطوری بتونم بعضی از رفتارهای پسرم رو آروم آروم تغییر بدم
البته اینم بگم ۹ سال سابقه تدریس ابتدایی رودارم ولی اولین بار بوده که مادر هستم
قبل مهر روش تدریسم رو تغییر میدادم که بچه های کلاسم مطلبی رو بیشتر درک کنن و پارسال روشن تدریس به روش بازی بود که خوب جواب میداد
امروز هم کل روزم رو با مطالعه میگذرونم که چطوری با پسرم رفتار کنم که بعضی از عادات غلطش رو تغییر بده ... بعد کلی مطالعه بچه من کل مشخصات یه بچه لوس رو داره ، گوگل سرچ کنید ( نحوه ی رفتار با کودک لوس) بسیار آموزنده ست..
مطمئنا کسانی بین شماها هستن که بچه هاشون زیاد اهل اذیت نیستن ، ولی برای برخی خلاف اینه‌.‌ لطفاً تایپک الکی نذارین که بچه ها همه همینن که اصلا موافق نیستم 🥴 چون دوست و همکارم دوتا شیربه شیر بزرگ کرد ولی اندازه ی من اذیت نشده و به قولش خیلی ناراحت منه
البته اینم بگم پسرمن تو خونه ی خودم ازش راضی هستم ولی به محض رفتن به خونه ی مادرم تغییر رفتار میده چون اونا اجازه میدن هرکاری که حتی غلط هم باشه انجام بده مثلاً یه روز همه ی ادویه های مامانم رو میخواست قاطی کنه من با ملایمت گفتم نکن مامانی
سریع داداش و مادرم که اینا فداسرش و اگه مال ماست که دوست داریم بریزه و سرگرم شه .. در مورد این موضوع هم یکم از خانواده م فاصله میگیرم
چون خیلی خواستم بهشون بفهمونم که کارتون اشتباهه و بچه بدعادت میشه ولی نتونستم
مامان پرهام مامان پرهام ۲ سالگی
سلام دوستان ،
پسرم وقتی تقریباً نزدیک ۲سال داشت به موزیک و چرخش وسایل شهربازی خیلی علاقه نشون داد و ایستاده بود و نگاه میکرد، چشم برنمیداشت. اونجا با بابام اینا بودم،بابام رفت بلیط خرید ک سوارش کنه. وقتی رفت نشست، هم شروع شد ، زد زیر گریه و بهشون گفتیم نگهش دارن.بعد گفتم این رو هواست شاید ترسیده،بزار یک بازی دیگه بشینه، بردم قطار ، این هم ب محض اینکه قطار راه افتاد گریه کرد. بعد جالب این جاست که فیلمی که ازش گرفته بودم رو هم هر دفعه چشمش می‌افتاد میزد زیر گریه.

بعد پرهام از این ماشین کنترلی بزرگ ها نداره، چند شب پیش خونه پسردایی ام رفت سوار ماشین بچه اش شد. بعد دستش که میخورد و ماشین روشن میشد ، میزد زیر گریه.

یه چیز دیگه اینکه برای تولد ۲سالگی اش یک قطار حیوانات کادو گرفت، اون رو هم قبل از روشن شدن ذوق داشت ، اومدیم ب هم وصلش کردیم و روشن کردیم که نگاه کنه، هم روشن شد زد زیر گریه..


چیکار کنیم بنظرتون که این ترس هاش بریزه.

کلآ بچه ترسویی نیست ، یعنی ترس از ارتفاع و سرسره های بلند و پیچ در پیچ و این چیزا رو نداره، اما از این وسایل های برقی میترسه.

الان من باید چه کاری انجام بدم تا دیگه نترسه؟