اومدم از تجربه زایمانم بگم
اگه میترسی و هنوز بارداری نخون چون بشدت استرس میگیری و حالت بد میشه
پارت ۱
من از اول طبیعی میخواستم اسم سزارین میومد تن و بدنم میلرزید
از هفته ۳۲ دهانه رحمم دوسانت باز شده بود و همونجوری مونده بود تا هفته ۳۹ هر هفته از ماه دردای شدیدی ک میگرفتم میمردم و زنده میشدم میگفتم این هفته دیگه زایمان میکنم ولی دهانم اصلا باز نمیشد و پیشرفت نمیکرد در صورتی ک بمن هفته ۳۲ استراحت داده بودن و میگفتن اگه بستری نشی زایمان میکنی و بچه میره دستگاه
خلاصه من از اول بارداری تحرکم زیاد بود همه کار میکردم پله هم زیاد بالا پایین میکردم
از هفته ۲۸ ورزشامو شروع کردم و هفته ۳۲ ک بهم استراحت دادن دوهفته ورزش نکردم ولی دوباره بعدش جدی تر شروع کردم روزی ۳ ساعت پیاده روی و یک ساعت ورزش میکردم شیاف میذاشتم رابطه بدون جلوگیری داشتم و دوش اب گرم میگرفتم حتی تخم شربتی و خاک شیر و تخم شوید هم خوردم
گل مغربی هم روزی دوبار میذاشتم منظم
ولی هر هفته ک میرفتم هیچ تغییری نمیکردم هیچیییی
توی هفته ۳۷ ب دکترم گفتم منو بستری کن با امپول فشار زایمان کنم دردام زیاده گفت این دهانه ای من میبینم رفته بالا و کلفت شده با امپول اصلا باز نمیشه
خداروشکر ک به حرفش گوش کردم و اصرار نکردم چون اگه اونموقع این بلاها سرم میومد همش میگفتن تقصیر خودته

۳ پاسخ

👌👌👌

الان خوبی عزیزم؟

ادامه بده لطفا

مقالات مرتبط

هفته چهاردهم بارداری
در هفته چهاردهم بارداری چه می گذرد؟ | علائم و توصیه‌ها
بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی
بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
بهترین ورزش بعد از زایمان
بهترین ورزش بعد از زایمان چیست؟

سوال های مرتبط

مامان لیا 🍓 مامان لیا 🍓 ۱ ماهگی
سلام مامانا اومدم تجربه بارداریمو بگم
پارت ۱
من زایمان طبیعی داشتم خیلی تو خونه ورزش میکردم از هفته ۳۵ از ۳۴هفته دهانه رحمم هم ۱سانت بود دکتر بهم گفت احتمالا تو ۳۶هفته زایمان کنی همینطورم شد🥹
یه روز قبل زایمان من خیلی پله نوردی کردم بعدش رفتم حمام دوش آب گرم گرفتم اونجا هم اسکات زدمو ورزش کردم... خلاصه شبش باز دو ساعت پیاده روی کردم گل گاو زبانم هر روز یه استکان دم میکردم میخوردم از کپسول گل مغربی هم به صورت شیاف استفاده میکردم
اونشب از ساعت ۳شب دردای من شروع شد ولی خیلی خفیف روی مثانم خیلی احساس فشار میکردم ولی دردام منظم نبود گفتم حتما کاذبه گرفتم خوابیدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فاطمه سادات ✨️ مامان فاطمه سادات ✨️ ۱ ماهگی
تجربه زایمان (طبیعی)
سلام به همه
خب من ۱۳ مهر زایمان طبیعی کردم و دوست داشتم تجربه م رو باهاتون در میون بذارم و امیدوارم کمک کننده باشه ؛

من
۴۰ هفته بودم ک زایمان کردم و این دومین تجربه م از زایمان طبیعی بود . ولی چون فاصله ی زایمان هام زیاد بود بهم گفته ن ک جزء زایمان دومی ها نمی شم و انگار ک زایمان اولمه .
من به خاطر لکه بینی ای ک تو طول بارداری داشتم اصلا نتونستم ورزش و پیاده روی داشته باشم و مدام بهم می گفتن استراحت کن ، تا اینکه لکه بینی هام قطع شد و اقدام کردم برای ورزش های بارداری و زایمان .
و قرار بر این شد ک من از هفته ی ۳۶ ورزش هام رو با مامای همراهم شروع کنم . ولی دقیقا در شروع ۳۶ هفته مجدد خون ریزی کردم و بعد از یک هفته استراحت از ۳۷ هفته شروع کردم به ورزش و پیاده روی.
ولی بدنم خیلی توان نداشت چون ماه ها تو استراحت بودم ولی با وجود تمام سختی ها و دردهایی ک داشتم دست از کار نکشیدم و ادامه دادم
ادامه در تایپیک بعدی ..
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
سلام منم اومدم تجربه زایمان سزارین رو بگم
پارت ۱
من از اول انتخابم زایمان طبیعی بود ،و دکترم هم خانم بوستانی بود
از ۳۵ هفته شروع کردم به پیاده روی و به خودم سخت نمی گرفتم و روزی نیم ساعت میرفتم و در هفته اتفاق میوفتاد که ۲ روزم نرم پیاده روی ....
ورزش های آمادگی زایمان طبیعی رو هم رفته بودم و از ۳۷ هفته ورزش های لگنی و کگل و یوگا اینا همه رو انجام می‌دادم، از هفته ۳۸ قرص روغن کرچک روزی یک دونه میخورم و در هفته یکی دوبار هم رابطه بدون جلوگیری داشتم ،هفته آخرم سیاهدانه با عسل، دمنوش گل گاو زبان،دمنوش زعفران ،دمنوش تخم شوید،میخوردم
اما فقط دردای کاذب داشتم و خیلی خفیف ...
دکترم برای از زمانی که هفته ۳۷ بودم نامه زایمان طبیعی برای بیمارستان فلسفی داده بود که هر موقع دردم بگیره برم بیمارستان خودشم لگنم رو معاینه کرده بود گفت خوبه ...
به گفته دکترم ۳۹ هفته و ۳ روز رفتم زایشگاه، نوار قلب و ان اس تی گرفتن ...
ادامه پارت بعدی
مامان جوجمون مامان جوجمون ۱ ماهگی
میخوام تجربه زایمانمو بنویسم ممکنه ی سریا دچار ترس و استرس بشن


۳۷ هفته کامل رفتم معاینه دکترم گف ک ی سانتی برو ورزش کن پیاده روی انجام بده ی هفته بعد بیا باز معاینه کنم
ی هفته روزی ۳ ساعت پیاده روی داشتم حداقل ورزش فعالیتای دیگه
اما معاینه بعدیم ی سانت بودم معاینه تحریکی هم انجام داد
گف برو باز بیشتر پیاده روی کن ی هفته بعد بیا
معاینه بعدی هم ب همین صورت بود دیگه ۳۹ هفته بودم و برگه بستریو نوشت برام
مدام پیاده روی داشتم پله بالا پایین میکردم وسیله سنگین برمیداشتم ولی از ی سانت تغییر نمیکردم چن باریم بدون درد رفتم بیمارستان اما همچنان ی سانت بودم وارد هفته ۴۰ شده بودم هنوز هیچ دردی نداشتم
منی ک تو ماه ۸ بارداری هر روز دردای مختلف داشتم و بهم استراحت داده بودن شیاف پروژستدون استفاده میکردم همشم میگفتم ینی تاثیر اون شیافاس ک من دردام شروع نمیشن
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان میران💙(: مامان میران💙(: ۹ ماهگی
( پارت ۱ ) تجربه زایمان طبیعی 👶🏻💙
قبل از هرچیزی بگم ک اصلا خودتونو با کسی مقایسه نکنید بدن با بدن فرق داره . من چون هیچ دردی نداشتم و طبق انتی وقتم پر شده بود ۵ اسفند رفتم بیمارستان ک ۳۹ هفته و ۶ روزم بودم ساعت ۶ غروب بستری شدم و اینکه دهانه رحمم ۱ سانت باز بود با وجود اینکه ۵ شب پشت سر هم پیاده روی میکردم(۱ ساعت) بعدش رابطه و دوش ابگرم و ماساژ پرینه انجام میدادم و ۲ تا هم شیاف گل مغربی سوراخ میکردم میزاشتم گاهی اوقات هم ورزش میکردم دکتر بلافاصله بعد از بستری آمپول فشار با دز کم تزریق کرد تا ۴ صب ک درداش خیلی کم و قابل تحمل بود ساعت ۶ ک سرم اول تموم شد بهم اجازه دادن ۲ ساعت بخوابم ساعت ۸ صب آمپول فشار دوم رو زدن ولی با دز بیشتر و بعد از ۱ ساعت دردام زیاد شد و منم از ساعت ۹ همش درحال ورزش کردن بودم ک این مابین دکتر و پرستار و ماما هم هی معاینم میکردن منم به خاطر اینکه دهانه رحمم تحریک شه و زودتر بازشه با اینکه درد داشت اما میزاشتم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمدامین و مهنا مامان محمدامین و مهنا ۳ ماهگی
سلام
اومدم یه تجربه زایمان بگم
پارت 1
من تجربه زایمان اولم به شدت سخت و بد بود یکروز تمام درد کشیدم

ولی این دفه کلاس ورزش زایمان رفتم
پله زیاد میرفتم خونمون پله داشت بااینکه سختم بود سنگین شده بودم مخصوصا آخرا پله رو قطع نکردم
پیاده رویم از هفته ای ک دکترم گفت شروع کردم حتی شده بود روزی نیم ساعت
تحرکم زیاد میکردم
نزدیکی و از اول ۹ ماهگی تاجایی ک میشد هرروز نمیشد یروز یا دوروز درمیون داشتم
شیاف گل مغربی و آبزن هم مصرف کردم

کلاس ورزشامم ک تموم شد اگه تو خونه نمیتونسم ورزش کنم روزی یبار دوش آب گرم داشتم شده بود ده دقیقه زیر دوش چندتا از ورزش لگنیارو میرفتم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان ونداد مامان ونداد ۶ ماهگی
تجربه ی زایمان ۱
سلام دوستان عزیزم من بعد ۱۰ روز اومدم که تجربه زایمانم رو براتون بگم شاید به دردتون بخوره
من از هفته ی ۳۵ شروع کردم به ورزش پکیج انلاین ورزش برداشتم و شروع کردم به ورزش
تا هفته ی ۳۷ که مانا بهم گفته بود برم پیشش واسه معاینه هیچ دردی نداشتم
فقط دردهای واژن بود و لگن یعنی درد زایمان اصلا نداشتم
معاینه هم که شدم بسته بودم
زمان دادن واسه هفته ۳۹ که باز برم
هر کاری کردم که دهانه ی رحمم باز بشه گل مغربی ورزش نزدیکی اب گرم هیچکدوم فایده نداشت متاسفانه و باز هم هفته ی ۳۹ دهانه رحمم بسته بود و با معاینه تحریکی ۱ سانت باز کردن
دوباره برگشتم خونه
بهم گفتن تا هفته ی ۴۱ صبر میگنیم اگه دردات شروع نشد بعدش بستری
اول هفته ی ۴۰ شروع کردم به خوردن شربت زعفرون و دمنوش
باز هم تاثیری نداشت
مامان گندم🧚‍♀️👼 مامان گندم🧚‍♀️👼 ۴ ماهگی
داستان زایمانم
آقا از اونجایی ک من از هفته ۵بارداری دیابت گرفتم و مراقبت داشتم تا گذشت تا هفته ۳۲ خلاصه ک من یه روز سردرد گرفتم گفتم فشارم رو چک کنم چک کردن فشار همانا مسمومیت بارداری همانا خلاصه تو ۳۳ هفته ختم بارداری دادن بهم ولی دکترم نزاشت گفت میخوام بکشونمت تا ۳۷ هفته ک بچه نره دستگاه خلاصه هر سونویی ک میرفتمم میگفتن بخاطر دیابت بچه خیلی تپله گذشت تا یه هفته قبل زایمان ک فشارم همش ۱۵ ۱۶ بود دکتر برام نمونه ۲۴ ساعته نوشت ک انجام بدم واسه نامه زایمان چون ختم بودم خلاصه جواب اومد تا یاخدا مسمومیت شدید شده خیلی رفته بالا ۳۶ هفته ۴ روز بودم فشارمم بالا حالم بد بود رفتم بیمارستان بستری کردن بهم سولفات زدن تا فشارم بیاد پایین ۱شب بستری بودم قرار بود شنبه ک ۹ تیر باشه زایمان کنم خلاصه مرخص شدم
مامان سفید برفی مامان سفید برفی روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی پارت ۱
سلام مامانا بلاخره اومدم با تجربه زایمان طبیعیم من از هفته ۳۴ با سونو فهمیدم سر جنین اومده تو لگن خوشحال خندان برای خودم میچرخیدم که چه خوب سرش اومده تو لگن فقط با نیم ساعت پیاده روی ،تا اینکه از هفته ۳۶ به طور جدی روزی دوسه ساعت پیاده روی و از ۳۷ رابطه جنسی بدون جلوگیری و ورزشای لگنی و امادگی زایمان رو انجام میدادم تا اینکه هفته ۳۸ رفتم معاینه در عین ناباوری گفت یه سانتم باز نیستی برو تلاش بیشتر کن ۳۹هفته بیا معابنه تحریکی کنم من رفتم اوضاع مثل قبل بود فقط دردای پریودی و کمردرد داشتم دوباره ۳۹ رفتم دوباره گفت خانوم دهانه رحم بستست معاینه تحریکی کرد برگشتم خونه ترشحات موکوسی اضافه به دردام شد گفتم حتما دیگه دارم باز میشم ولی ای دل غافل که هیچ اثری نداشت ۳۹ هفته یه ویزیت دیگه رفتم گفت اگه تا ۸ابان که میشه ۴۰هفته دوروز زایمان کردم که کردم نکردم با این نامه برم بستری برای امپول فشار ادامه تایپیک بعد...
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جوجو مامان جوجو ۳ ماهگی
مامانا کی قراره زایمان‌کنم😭
پیاده روی از ۳۲ هفته به طور منظم دارم
ماساژ سینه و کمر و زیر شکم یک‌ماهه هر شب دارم
عرق کاسنی رو از ۳۷ هفته شروع کردم الان بطری دوم‌رو باز کردم
گلاب و‌خاکشیر هم میخورم
۴ شبه شیاف گل مغربی استفاده میکنم
ورزش هم میکنم
با این همه کارا چرا زایمان نیمکنم😪😪
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان زِینَب جانـَم🐥 مامان زِینَب جانـَم🐥 ۵ ماهگی
خببب خببب . عشقاا
بالاخره وقت گفتن تجربه زایمان منم رسیــــد😍🫠

بریممم برای تعریف کردنش
خببب
همونجور ک رفقا در جریانن من از تاریخ زایمانم گذشته بود ۴۰ هفته و ۳روز یا ۴۰ هفته و ۴روز بودم ک زایمان کردم😬
(خواستم بگم اگ از وقتتون گذشت نگران نشین برین هی چک بشه صدای قلب و حرکاتش و صب کنین یه چند روزی 😁)
من کلا اهل تحرک و ورزش بودم از همون اول و سعی کردم اصلا خودمو نندازم بچه کوچیک م داشتم و سعی میکردم تا جایی ک میتونم فعالیت داشته باشم..خلاصه ک ورزش هامو از ۲۹ هفته شروع کردم کششی ها رو تا ۳۳ هفته ک ۳۳هفته لگنی هارو شروع کردم لگنی ها بدون توپ و عمیق نبود اصلا تاااا ۳۶ هفته ک دیگ ورزش هامو لگنی عمیق با توپم شروع کردم..برنامه ورزشی م از اون ۲۹ هفته تا ۳۵ هفته تو هفته ۳روز بود کلا ینی به خودم فشار نمیوردم روزی نیم ساعت ورزش میکردم🤭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی روزهای ابتدایی تولد
زایمان طبیعی
سلام مامانا اومدم تجربه زایمان طبیعیم رو بگم🤰🏻🩵
من زایمان اولم طبیعی بود و ساعت 6 صبح کیسه آبم پاره شد و رفتم بیمارستان 3 سانت بودم و بستری شدم ساعت 8 ماماهمراه اومد و دردام قابل تحمل بود کم کم ورزش باهام شروع کرد و 5 یا 6 سانت که بودم یهو دهانم ایست کرد و دردهام خیلیییی شدید شده بودن و باورزش وهرکاری اصلا پیشرفتی نداشتم باکلی سختی ورزش کردم و دهانم بالاخره باز شد وساعت دونیم زایمان کردم ولی مشکل دنبالچه ودر رفتگی بخیه و عفونت و کلی سختی کشیدم زیاد وارد جزئیات نمیشم
این تجربه اولین زایمانم بود و بخاطر دردهای بدی که کشیدم تصمیم گرفته بودم دومی را صدرصد سزارین بشم
تااینکه باخیال راحت باردار شدم و رفتم دکتر و تا 28 هفته هم اصلا با دکترم درمیون نذاشته بودم و فکر میکردم دکترم موافقت میکنه
خلاصه ب دکترم گفتم و خیلی جدی گفت من اصلا نامه نمیدم و به هیچ کسی هم ندادم من صحبتم با سزارین اختیاری بود و اون اصلا راضی نشد و گفت تو زایمان دومته تا بخوای بفهمی چی شده دیگه زایمان کردی تموم شده
و گفت تا میتونی فعالیت داشته باش که زایمانت راحت بشه من بارداری اولم خیلی استراحت داشتم ولی این بارداری ازهمون اول سرپا بودم و چون بچم کوچیک بود همش دنبالش بودم
خلاصه گذشت و دکترم گفت از هفته 36 ورزش کن پیاده روی داشته باش روزی نیم ساعت و بعدش زیاد کن تا برسه به روزی 3 ساعت و بعدش رابطه بدون جلوگیری داشته باش و ورزش های لگنی شروع کن و
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما روزهای ابتدایی تولد
امروز رفتم‌دکتر معاینه کرد همچنان دهانه رحمم بستس،فقط گفت یه کم نرم تر شده ،تا هفته بعد گفت وقت دارم که دردم بگیره و باز بشم، اگه نشه آمپول فشار میزنه منم گفتم اگه باز نشدم سزارین کن،پیاده روی ورزش رابطه دارم پله هم میرم ولی هیچ تغییری نکردم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمدصدرا مامان محمدصدرا ۵ ماهگی
تجربه زایمان من

من زایمان دومم بود زایمان اولم طبیعی با بی حسی بود و فوق العاده عالی و لذت بخش بود تنها مشکلش سردرد و کمردرد بعد زایمان که بخاطر بی حسی بود

زایمان دومم خودم خیلی دوست داشتم طبیعی باشه از 36 هفته کپسول گل مغربی می‌خوردم و از 37 هفته شیاف استفاده می کردم پیاده روی کم و بیش داشتم رابطه و دوش آب گرم و...
چون مسمومیت بارداری داشتم دکتر میخواست زودتر زایمان کنم بهم تایم داد که اگه تا 39 هفته زایمان نکردم خودم برم بیمارستان بستری بشم
از شانس من هفته آخر پام در رفت بخاطر همون پیاده روی نمیتونستم زیاد برم پاهامم خیلی ورم داشت
خلاصه 39 هفته شدم اما صبح نرفتم بیمارستان عصری رفتم معاینه شدم که گفت یک سانت دهانه رحم بازه برای 39 هفته و دو روز نامه بستری داد
رفتم بستری شدم دکتر گفت اول با قرص واژینال شروع کنن که دهانه رحمم نرم بشه داخل واژنم قرص گذاشتن و ماما تلاش کرد دهانه رحمم یکم بکشه پایین خیلی بالا بود این درد داشت برام
تا ظهر منتظر موندم نه دردی بود نه چیزی ساعت 12 اومدن سرم فشار رو بهم زدن همچنان درد نداشتم ساعت 3 یکم درد های کم شروع شد دیگه بهم توپ دادن و شروع کردم به ورزش با توپ همه چی اوکی بود خودمم با دردام اوکی بودم می‌گرفت ول میکرد
مامان ماهلین مامان ماهلین ۳ ماهگی
پارت 1
سی و هشت هفته و یک روز برای ویزیت هفتگی رفتم فشارمو گرفتن شونزده بود هیج جوره هم پایین نمیومد بچم رشدش کم شده بود ب خاطر فشار خونی ک داشتم خلاصه ختم بارداری دادن من بدون هیچ دردی و مشکلی با دهانه رحمی ک بسته بود رفتم برای بستری وقتی ک رفتم دیگ ساعت نه شب بستری شدم شروع کردن ب قرص دادن بهم هر نیم ساعت ی دوز ک شیش دوز بود بینش هم ورزش میکردم و می‌خوابیدم ک صدای قلب بچرو داشته باشن خلاصه ک گذشت من یکم دردم شروع شده بود ی عالمه معاینه شدم معاینه تحریکی هم شدم ولی کلن س سانت پیشرفت کردم و گفتن اگه زایمان نکنم تا امروز صبح میبرنم اتاق عمل
مشاهده ۱ پاسخ دیگر