شب تا صب بالا سر بچه بیدار بمون رفلاکسشو تحمل کن هی زحمتشو بکش شکمت ترک بخوره بدنت ضعیف بشه بعد یکی بیاد اینجوری زر زر کنه ریدم تو قانون مملکت
لعنت به آدمهای بی فرهنگ و بی شخصیت خواهر اینا رو من ده سال پیش کشیدم چقدر سخت بود ولی الان چند سالیه واقعا نفس میکشم
من با کل خانواده شوهر قهرم رابطه ندارم مغزم آروم نفس میکشم
عههههه مادرشوهر منم اومد این حرفو گفت
عزیزم وقتی میبینن اینطوری حساسی و بهشوت نمیدی بچه رو اونام حساس تر میشن و عصبی میشن حس میکنن میخوای نوهشونو ندی دستشون و اینااا خیلیا رو دیدم مامان بزرگا از دست عروسشون سر این مساله ناراحت و دلخورن و دلشون میگیره... اون دعواهای و حرفای اونم سر همین بوده. نمیگم حق باهاش بوده یا توجیه کنماااا دارم فقط تحلیل میکنم. میگن موقع ناراحتی اگر تحلیل کنیم از دید همه مساله رو ببینیم یکم دیدمون بازتر میشه و راحتتر میتونیم تصمیم بگیریم و برخورد کنیم.
البته میفهمم پیششون زندگی میکنی انقدددد رو مخ میرن که ادم نمیتونه تمرکز کنه درست فک کنه کلا اعصابه بهم میریزه.
اگه میتونی یکم در حد چن روز دور شو فاصله بگیر که ارامش بگیری ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ای خدا منم همین بدبختیارو دارم . ی هفته بعد زایمان چون میخواست منو چهار طبقه پله ببره گفتم نمیتونم با شوهرم دعوا راه انداخت ک بچه مال منه مال تو نیست بعدم بچه دوماهه رو مسشونه روپاش میگم نکن میگه هیچی نمیشه هردفه میاد خونمون من و شوهرم دعوامون میشه از دست کاراش تا س روز دعوا داریم کلا فوضوله پدر شوهرم . ننشم وزس لباس دخترونه یا سایز خیلی بزرگتر از بچم میگیره واسش
وای خدا اینقدر حرص نخور یه دعوا کردی ۴تا حرف شنیدی ۴تام جوابشو دادی دیگه ادامه نده هی تو مغزت اونو حلاجی نکن خودت زنه زائویی یه اهنگ بذار شاد باش بهش فکر نکن برا سلامتی خودتم که شده فکر نکن بهش
بزرگ تر بشه دوسداری بدی بهشون نگه داره منم عین توام من حتی بغل شوهرمم نمیدم خیلی حساسم
ای خواهر حرص نخور بچ هم بزرگ. میشه این ماها هستیم. ک. از حرص پیر میشیم من فقط. دعا میکنم یکی بیاد. بچ رو. نگهداره من نیم ساعت ب خودم برسم. یعنی دعا میکنم. ی مهمون بیاد خونم. بچ رو نگهداره
منم مثل شما
گریه های بعد زایمان من یعنی لوس کردنم و توقع داشت ۳ روز بعد زایمان بلند بشم براش غذا بپزم و خونه جارو کنم ومیگفت اگه نکنی تنبل میشی و بارداری که با وجود دو قلو بودن میگفت نباید بخوابی و استراحت کنی
ولی به دختر خودش رسید از ماه دوم استراحت باید کنه وکسی نره خونش بهش فشار میاد ☹
وای وای منم خیلی روش حساسم کاملا درک میکنم یبار مادرشوهرم بهش گفت پسرم پسرمن چنان اخم کردم گفت ببخشید پسر خودته ولی من بعد اون یه حرفش چندبار کابوس دیدم که داره شوهر و بچه مو ازم میگیره از اون موقع ازش متنفرم
ن بچه پس برای باباته زن عوضی😐من شوهرمم جرات نداره اینجوری بگه چ برسه ب مادرش..بااینک طبقه بالاشونم حسرت دیدن و بغل کردن بچه ب دلشونه..مگ اذیتاشونو فراموش میکنم
مگه مادرشوهرت زاییده
اینهمه شب بیداری و در سر رو اون میکشه
شوهرت پشتت هست یا نه؟
بخدا منم شرایطم مثله توعه ما طبقه بالا میشینیم منم معضلم فقط خونس ارزوم شده از اینجا بریم دعا میکنم توام مثل من مشکلت حل شه مادرشوهر پدرشوهرم خیییلی اذیتم کردن
بهت حق میدم چون خودمم هنوز نزاییده این ترسارو دارم 🤦🏻♀️
انقدر حساس نباش عزیزم من که میگم کاش یکی بچم بگیر تا بخوابم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.