سلام مامانا اومدم یکم اینجا خودمو خالی کنم. 😒😒😒 هرکی میاد اینجا از دست خانواده شوهر ناله میکنن. من خونه بابام هستم واقعا از دستشون کلافه شدم. منتظرم فقط این چله تموم شه برم خونه خودم. اصلا اعصاب برام نزاشتن انگار اولین باره بچه میبینن تو عمرشون اخه بچه اسمش روشه یا دلدرد داره یا جاییش درد میکنه گریه میکنه بی خوابی داره اینا عادیه ولی لازمه پسرم یه دیقه گریه کنه بابام زود میگه شیر خشک بده مادرم اونجا میگه وای وای نمیدونم چشه. یا میگن شیرت ابکیه. یا میگن شیرت کمه. اگه بچه هر ده دقیقه گریه میکنه میگن شیرش بده. بخدا که اعصابم نمیکشه والا میترسم شیرم خشک شه اینقد حرص میخورم. خودم صبرم زیاده برا گریه بچه اخه عادیه بچه ها گریه میکنن دیگه..
بخدا بیشتر اوقات همین که گریه میکنه سینمو میزارم دهنش فقط صدا نکنه اینقد که از حرفا حرصم میگیره. شب تا صبح اصلا پوشکش نمیکنم آزاده بعد دوباره تو روز همه میگن بزار باز باشه هوا بخوره 🤦🤦🤦🤦🤦

حتما خیلی دوسش دارن ‌ ک انقد روش حساسن دیه هول سریع دس پاچه میشن

آره بابا چه خبر تا چهل بخوای بمونی
من زایمان کردم روز دهم اومدم خونه خودم راحت

چرا دخترمن هرکاری میکنه من نگران میشم مامانم میگه عادیه نگران نباش😂😂

من والا اصلا نرفتم خونه مادرم تا الان دوبار رفتم شبم برگشتم‌خونمون هم خیلی نزدیکه لازم نیس بمونی‌برو خونه خودت راحت باش

پاشو برو خونه خودت من که اصلا نرفتم خونه بابام فقط ۵روز مامانم اومد موند خونه مون بعدشم رفت همه کارامو خودم میکنم اخه واسه چی چهل روز باید بمونی

تو دیدت رو عوض کن صبور باش به این فکر باش که خودشون تو زمان قدیم چیزی بلد نبودن مثل ما که الان همچی میدونیم چون اون زمان نه گوشی بود نه شبکه های اجتماعی . نه کلاس های آموزشی هر چیزی که بلدن از خودشونه

عزیزم لازم نیست ک تا چهل بمونی من سزارین بودم تا ده روز خونه بابام موندم بعد کشیدن بخیه هام سریع رفتم خونه خودم راااااحت

درکت میکنم همه این مشکلارو دارن فقط به خودت و بچه ت فکر کن

واقعا از این چیز کلافه شدی بلید خوشحال بشی چون پدر مادرت هواشو دارن
من چی بگم پسرم ۱۵ روز بیمارستان بود مادرم حتی یبار نیومد برام اصلا بعد ۲۰ روز رفتم خونه مامانم هیچ کاری نکرد واسم همش خودم بلند میشدم
چقدر گریه میکردم چون اون لحظه هیچکی نبود حتی زایمان کردم نیومد برام

عزیزم اونا هم مثل شما نگرانن و علاقه دارن منتها شرایط روحی شما جوری هست ک ناراحتتون میکنه اونا پدر ومادرتن ب دل نگیر این ی مدته سعی کن بابت کارا و زحماتشون تشکر کنی سکوت کنی تا بری سر خونه خودت باور کن من ن توو بارداری ن توو زایمان هیچکس و نداشتم اخه مادرم فوت کرده.... حتی هیچکس در خونمم نزد اینا رو گفتم ک بدونی بودنشون ی درده نبودنشون هزار و یک درد🥲

خب عزیزم تا نباید که حتما تا چله بمونی

حرص نخور میگذره، مامان بابای منم به بچه خیلی حساسند، ولی خب به من کاری ندارن ولی بچه گریه کنه ناراحت میشن و زود میخوان احتیاجش رو برآورده کنن و ساکت شه. چند سال دیگه بزرگ میشه میگی چقدر اون مدت الکی حرص خوردم.

خدا بهت صبر بده منم درکت مکنم بخدا