من مادر بچمم براش زحمت میکشم بعد الان عمش اومد تا دیدش به گریه افتاد که بغلم کن بعدم که بغلش کرد میزاشتش زمین گریه میکرد بعدم دادش بغل من گریه کرد😐😐😐وای که اون لحظه میخواستم خودمو بکشم ...بعدم برداشت برد بچمو چون اینکاراشو کرد

کجا برد؟

دختر من میره خونه عمش فرداشسربه گریه میزاره خیلی بد فعلا دیگه نبردیمش اونجا😂

اونم چون یه جاییم روزانه چندبارمیادو هربار رادوین کلی گریهدمیکنه اینام هرجامیشینن میگن اصاسمارو دوس نداره نارومیفهمه خونمون میکشه دیگه خستم کردن بخدا

دقیقا حرف دل منو زدی حالا فقد نق عیب نداره پسرمن ریسه میرهردنبال مادرشوهرم

آخ چقدر درکت میکنم.پسرم امروز مریض بود و گریه میکرد مادرشوهر اومد بردش خونه شون من که رفتم بیارمش دستش رو دراز می‌کرد بره بغلش اونم ذوق کرده بود ولی من به شدت اعصابم خوردشد

دختر منم وقتی شوهرم میاد دیگه منو نمی‌شناسه خیلی خیانت کارن نامردا😂

حالابچه من ازخانواده شوهرم بشدت میترسه میبینشون میخواددورازجون سکته کنه خودشوچوب میکنه ولی باتمام مردم غریبه خوبه مدرسا میرم تودفتربغل تمام معلمازن ومردمیره میخنده توخیابون به همه میخنده دست تکون میده بابابام وزن بابام که همش توبغل اوناس وبازی میکنه ودنبالشون میره نمیدونم چراباخانواده شوهرم عموهاش مادرشوهرپدرشوهرم اینجوریه

خب بچه ها علاقه نشون میدن گلم موردی نداره خیلی وقتا از بغل من میره بغل مادرشوهرم یا وقتایی ک بغل بابام بغل من نمیاد🤣🤣

چراا

البته گریه نکردا نق نق میکرد که منو بردار