۱۲ پاسخ

موفق باشی
من آرزو دارم وضع مالی همسرم به حدی خوب باشه که لازم نباشه دیگه کار کنم و کل تایمم واسه دخترم باشه.
جای آغوش امن مادر رو هیچ چیز دیگه ای نمیگیره و اثراتش سالها بعد مشخص میشه

عزیزمم موفق باشی❤️

سلام عزیزم شغلتون چیه ببخشیدا ...


منم قبلا شاغل بودم ولی حالا ن .
وخیلی دوست دارم شاغل بودن رو .ولی با دوتا بچه ی دختر کجا ...

هیچ عوارضی نداره نترس

بسلامتی
من فکر کردم گفتی از اول اردیبهشت میرم

برای منم اولین روز کاری خیلی سخت بود انگار قلبم رو جا گذاشته بودم لحظه شماری میکردم ساعت بگذره برگردم خونه، الان دیگه پسرم عادت کرده دقیقا تایم اومدن من بی‌قراری میکنه مامانم میگه انگار منتظره که بیای میره جلو در برمیگرده،ان شاالله که بتونیم مادرای خوبی برای بچه هامون باشیم

گوشواره ش شبیه گوشواره دخترمه🥰

عزیزم من پسر بزرگم ۱۰ سالش
زمانی نوزادی اون من داشنجو بودم
دائم پیش مادرم بود
اطرافیان همسرم دلم خون کردن
هی گفتن این بزرگ بشه تو رو مادر نمی دونم،مشکل دار میشه و ....
اما خداروشکر از بچه های همشون نرمال تر،مستقل تر و مودب تر (چیزی که خودشون از صدبار گفتن خوشبحالت عجب پسری داری)
پسر کوچیکم هم از ۹ ماهگی پیش مادرم چون میرم سرکار
ما هزاران زن شاغل دارم که بچه هاشون یا مهد میرن و یا پیش مادرشون
هیچ اتفاقی هم نمی یوفته
یبار یکی به من تیکه انداختم
منم گفتم تا تو از خواب بیدار بشی من از سرکار برگشتم پیش بچم
چون اون تا ۱۲ می خوابید

موفق باشی
خدارو شکر مادرت هست مراقبش باشه
اولش سخته بعد هر دو عادت میکنید

موفق باشی عزیزم.منم روز اول کارم خیلی سختم بود🥺

من از زمانی بچم اومد کارمو گذاشتم کنار چون احساس میکنم هیشکی غیرخودم نمیتونه به بچم برسه

طاقت میاره ولی عوارضش خدایی نکرده بعد هاس

سوال های مرتبط

مامان آرین 👶 مامان آرین 👶 ۱ سالگی
سلام مامانا لطفا بیاین کمککک
کوچولو های شما هم اینطورین؟
پسرمن وقتی تو هال داره بازی میکنه حتما باید کنارش باشم ، یعنی نه میتونم برم تو آشپزخونه به کارام برسم نه اتاق برم وسیله میخوام بردارم یا بزارم یا حتی توالت..یعنی از دستش عاصی شدم حتما باید پیشش بشینم وقتی بخوام بلند بشم شروع میکنه به گریه و دنبالم میاد ..اضطراب جدایی بهش میگن که نرماله تو این بازه سنی ..یعنی به هیییییچ کاریم نمیتونم برسم..وقتی هم خوابه با یه صدای کوچیک زود بیدار میشه همسرمم وقتی از سرکار میاد حتما باید استراحت کنه میگه نمیتونم بچه رو نگه دارم ..از طرفی وقتی میخوایم شب بخوابیم همسر میگه تو روز نزار بخوابه تا شب زود بخوابه ..بعد جالبیش اینه میگم تو روز نمیزاره به کارام برسم میگه وقتی خوابید کارات انجام بده 😐 😐
بعدم بچه رو نمیشه زور کنی تو روز نخواب ..بچه اس بالاخره خوابش میگیره دیگه البته بچه من خوابش خیلی سبکه ولی وقتی خوابش بیاد نمیشه به زور بیدار نگهش داشت آخه..
مامانمم میگه بچه رو بیارین خونه ما به کارات برس میگم آخه راهمون یکم دوره هرروز که نمیشه اینکارو کرد تازه بچه شیر میخواد ،
لطفا راهکاری دارین بگین واقعا خسته شدم از دست همه