سلام دوستان بعد از زایمان روحیم حساس شده... حالا نمیدونم واقعا حق دارم یا حساس شدم باید بها ندم بهش
خواهرشوهرم خیلی خانم خوبیه نمیتونم بگم بد هست توی ای چندسال بدی ندیدم ولی الان بچم17 روزشه خیلی رو مخمه خواهرشوهرم خستم کرده همش هی میاد میگه اینکارش کن اون کارش کن
مثلا بچم بااین که ناخن نداره اما خودشو چنگ میندازه به صورتش یهو میبینم دستکش بچم دراورده حالا قبلش ب من گفته بهش گفتم نه بعد میبینم خودش انجام داده
شلوار میکنم پای بچم میگه شلوارک بکن پاش شلوارک میپوشم میگه شلوار کن
میخوام پوشک عوض کنم میگه الان نکن
کلا همش داره نظر میده

به نظرم خیلی مودبانه حد و مرزشون رو براشون مشخص کنید، شما مادر هستید و قطعا حس مادرانه بهترین تشخیص رو در مورد نوزادش داره.اینجوری اون طفل معصوم هم با نظر دادن بقیه اذیت میشه

اوایل ب من میگفتن تو فقَط سردی بخور حالا زن تازه زایمان کرده بدنش خودش سرده


کاری ب سرم اوردن که گردن کامل گرفت اشک میریختم از گردن درد دیگه رفتم دکتر امپول زدم
بعد خواهر شوهرم میگفت تو فقط هندونه بخور هییییچی نخور دیگه

کلا خانواده شوهر رو مخ هستن
منم همینجور اذیت میکنن ادم دلش میخاد داد بزنه سرشون بگه آخه قرار نیست ک تو همه چی فوضولی کنی

اشکال نداره به این فک کن بچه برادرشه میخواد محبت کنه بهش بخوای به خودت سخت بگیری بیشتر عصابت خورد میشه

چون دوستون داره بهتون اهمیت میده بنظر خودم

حس میکنم نمیذاره مادری کنم با دل راحت.
وای تا اوایل بچه یه صدا میداد در اتاق سریع باز می‌کرد

واقعا رو مخمه اخه خودش بچه هم نداره البته سنش بالا هستا ولی اصلا تجربه هم نداره
همشم داره یه تیکه نظر میده

اخه واقعا رو مخه هی نظر بده
بگو خودم میدونم چیکار کنم