۱۶ پاسخ

منو بگو که 16سالگی مادر شدم 😑😑

متولد چه سالی هستی

عزیزم گناه داره نگو بچه در میاوردم وقتی اون بچه تب می‌کنه چقدر پا به پاش گریه می‌کنی دلت میاد این حرفو بزنی

واسه خودت برنامه ریزی کن کار خونه هم مهم نیست حتما نباید شبا قبل خواب ظرف هارو بشوری که
وقتی خوابید برو حموم تو هم بعدش بخواب صبح پاشو ظرف هارو بشور
دارو هم که چند ثانیه وقت نمیگیره
لباس عاش هم بنداز لباسشویی موهات هم صبح سعی کن از دخترت یه خورده زود تر بیداری شی موهات شونه کنی ناهار بزاری لباس بشوری جارو بزنی تا دخترت بیدار بشه

عزیزم منم شهر غریبم دوتا بچه خیلیم عصبیم ولی همیشه اینو بگو به خودت خدا خیلی دوستداشته بهت فرشته داده این روزای سختم تموم میشه

عزیزم منم دقیقا حال تورو دارم چندروز پیش سریه چیز بیخود با مامانم دعوا کردم اونم قهر کرد باهام،شوهرم که بیچاره براش عادی شده رفتار بدم و کاری بهم نداره،گاهی هم سر بچه هام داد میزنم
خیلی از رفتار و اخلاق مزخرفی که پیدا کردم بدم میاد😔
مامانم که باهام قهرکرد تازه فهمیدم چقدر بد شدم که کسی که اونقدر دوسم داشت و همیشه برام دعا میکرد حاضر نیست باهام حرف بزنه
تصمیم گرفتم دیگه غر نزنم و با همه خوب باشم
خدا جونم کمکم کن که آدم خوبی بشم

منم در همین حالم
طبیعیه
ولی خودمون خواستیم
و بخاطر اینکه صحیح و سالمن خدارو شکر کن

عزیزم زیاد سخت نگیر ولی برنامه ریزی کن وقتی بچت خوابید شما هم اروم به کارات برس بده همسرت نگه داره حموم برو به خودت برس بخدا منم گاهی خونم یه وضعی میشه افتضاح ولی دخترم که شب میخوابه زود زود کارامو‌میکنم که صبح خونه تمیز باشه صبحش بیدار میشم به خودم میرسم به دخترم میرسم البته به خودم رسیدن فقط موهامو میتونم شونه کنم بعد فقط باید برنامه ریزی داشته باشی منم هم سن شما هسم و از به دنیا اوردن دخترم اصلا هم پشیمون نیسم شما هم به خودت امید بده زیاد سخت نگیر من گاهی شام و ناهارمم اماده نیس ولی یه چی درست میکنم یا هسمرم میگه ولش مراقب ماهلین باش یه چی میخوریم دیگه
ا

تا ۲ سالگی بچه ام همین حسو داشتم....هر وقت بیاری همینه این دوران باید بگذره

با این حس ادامه میدیم🥺🥹

منم همینم داد نمیزنم اما خب افسزده ام
کلی کار عقب افتاده دارم خونمون همش احتباج ب نظافت داره اما زیاد نمیتونم وقت بزارم از طرفی وقتی خسته میشم انرژی ندارم ،،از طرفی شوهرم مثع بچهاس همه چی بهش برمبخوره حالمو بهم میزنه اینکاراش شدم نازکش اقا خیلی حرصم میده گاهی😏

باید برنامه ریزی کنی
هر کاریو رو نظم انجام بدی اینجوری اعصابت خورد نمیشه
منم قبلا همینجوری سردرگم بودم غز میزدم
ولی حالا نه هفته ای دوبار جارو و گردگیری میکنم
صبح زودتر بیدار میشم لباسای دخترم میشورم
وسایل ناهار از شب آماده میکنم
صبح ناهارمو سریع میپزم
بعداز ظهر همسرم اومد نگهش میداره ظرفا میشورم و بقیه کارا
ولی غر نزن بخاطر کار نکرده کار خونه همیشه هست تمومی نداره

منم همینم تازه من سرکارم میرم
بعضی وقتا تنهایی گریه میکنم

من مثل شما تنهام عزیزم
ولی به همه این کارا میرسم جوری ک ننیزام شوهرم بگه شیدا این چیه اون چیه یا غذا سر وقت نیست چون مردا رو باید رازی نگه داری تا حال روحیت خوب باشه

یدونه خیلی مدیریت راحت ترهااا دوتا و بیشتر چالش هاش بیشتز

سخت نگیر به خودت خونه تمیز نبود ک نبود شامم نداشتی مهم نی یه چی میخوردید به دخترت رسیدگی کن سنت کمه ولی بزرگتر بشه ۶ سال حداقل بشه باهم میرید عشق میکنید

والا منم همینجوریم چیکار میشه کرد زندگی همینه چند سال دیگه هم بچه میخواستی باز همین بود من افسردگی گرفتم بچم ک اذیت میکنه نمیخوابه یهو سرش داد میزنم خودمو میزنم روانی شدم رسما

سوال های مرتبط