چقدر خستم
از حرص خوردن
که چرا وزن نمیگیره
چرا خورد زمین
چرا دندون در نیورد
چرا غذا نمیخوره
چرا شیر کم خورد
فکر به اینکه
چیکار کنم مادر خوبی باشم
چجوری وقتی از مادری کردن خستم کلافم دارم دیوونه میشم خودمو کنترل کنم رو سر کسی مخصوصا بچم خالی نکنم
من فکر میکردم کاملا‌ واسه مادر شدن امادم
خیلی دست تنهام هرکسی مادر میشه کم کم‌کم کم یه نفر کمکی داره حتی یک ساعت بچشو بگیره ولی من نه
روزی ۳ ۴ دفعه کل خونه رو مرتب میکنم وقتی مانلی خوابه بیدار که میشه سر ۵ دقیقه خونه میشه مثل قبل حس اینکه کارام بیهودس بهم دست میده
دیروز نشستم کلی فکر کردم کی قراره حرص خوردنام تموم شه
دیدم تازه شروع شده اینا خوب خوباشه هرچی سنش بیشتر شه حرص خوردنای منم بیشتر میشه
خدا به داد برسه

عزیزم حق داری منم هیچ کسو ندارم از خونوادم دورم بچمم ک شلوغ کار و همش درحال نق زدنه کارای خونه هم ک تمومی نداره

هممون همینطوریم چه میشه کرد من که مادرشوهرم اصلا حوصله بچه گرفتن نداره هر موقع بچه پیششه یه بلایی سرش میاد چون اصلا حواسش بهش نیست ولی در هفته دو سه روز خونه مامانم هستم و خیلی کمک حالمه اگر اون نباشه من نابودم…ده روز رفته بود شهرستان پیش خواهرم زنگ بهش میزدم گریه میکردم میگفتم تو روخدا بیا من دیگه نمیتونم🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️خدا بهت صبرو قدرت بده انشاالله حالا که دست تنهایی 🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

منم همینم خیلی خستم خیلی کلافم افسردگی گرفتم همش تو خونه با دوتا بچه سرو کله میزنم

منم هیشکیو ندارم با اینکه همه میگن چقد ب بچت میرسی غذاهای خوب لباس تمیز همه چیش اوکیه ولی من همش احساس ناکافی بودن دارم از این حس خسته ام

عزیزم همه ی مامانا همینجورین