سلام مامانای مهربون خدا قوت میخاستم یچیزی بگم بهتون نمیدونم همه اینجوری ان یا چنتایی که دیدم تو گهواره فقط اونان ...من چندبار شده تو گهواره دیدم مامانا میان میگه خسته شدن بچه هاشون نمیخابن یا همش بغل میخان یا خودشون خسته شدن از این مسعولیت بزرگ ..درسته خستگی هست ولی یچیزی هس به اسم عشق به فرزندم انقدری دوسشدارم براش میمیرم اصلا خستگی حالیم نمیشه دخترم فوق العاده شلوغه مثل همه ی بچه ها شبا نمیخابهیا همش گریهمیکنه بغل میخواد منم با جون و دل براش انجام میدم هرچقدر کار داشته باشم اول بچم و راحتی بچم برام اولویته وقتی گریه میکنه بفکر خودم نیستم به فکر خوابم بفکر راحتیم یا خستگیم بفکر اینم که بچم اذیته یجاییش درد میکنه که گریه میکنه یا وقتایی که بغل میخاد انقدری بغلش میکنم بغلم نگهمیدارم که خودش بخواد میذارمش پایین الان چهار دست و پا میره اصلا نمیگم نرو نکن تاجایی که تونستم خونه رو امن کردم براش خودمم همش کنارشم که اتفاقی نیفته براش خدایی نکرده این کارار و میکنم چون میدونم این لحظه ها این روزا تکرار نمیشن عکسای روزای اولشو نگا میکنم دلتنگ اون لحظه ها میشم میدونم همین لحظه هام میگذره شیرینی خاطرش دوسدارم بمونه برا بچم و خودم یروزی میشه دیگ دخترمو بزرگ شذه نه بغل میخاد نه گریه های الکی نه بهونه گیری....قدراین لحظه هارو بدونیم بذاریم عاشقانه بگذره بچه هامون هرچی میخان همون باشیم اونا فقط مارو دارن تو این دنیا همه چیشون ماییم 🥺🥺🥺دخترم خیلی دوستت داره مامان کاش همیشه باشم که بتونم ازت خودم مراقبت کنم قلب منی

۷ پاسخ

عزیزم اینجا طراحی شده ک ادما بدون قضاوت شدن
بیان با بقیه مادرا ، همدرد ها ، هم مسیر ها
غر بزنن گله کنن شکایت کنن خودشونو خالی کنن
همه هم بچه هامونو دوس داریم

عشق همه دارن ، نیازی نیست کسی یاداوری کنه یا درس بده ب بقیه.
اینجا بدون قضاوت بدون قضاوت بدون قضاوت
هرمادری حق داره بیاد بگه خستم
جا زدم
ولی بعدش باز دوباره میره سراغ بچش
مادری ی شغل ۲۴ساعتس
هر احساسی ک داشته باشی طبیعیه خستگی عشق تنفر هرچیزییی
اتفاقا مادر خوب مادریه ک خستگی بشناسه ب فکر خودش باشه
ب خودش برسه هیچوقت بچه ، نمیدونه چی ب مادر گذشته من ب عنوان ی مادر گاهی کم میارم نیاز دارم برم سرم هوا بخوره
گذشت اون دوره ک چون مادری بسوز بساز بمیر ولی بچت در رفاه باشه
تو ب عنوان ی مادر نیاز داری ب این ک خسته شی
دوباره پاشی جا بزنی دوباره قوی ادامه بدی
شاید بعدا متوجه شی ک همیشه بچه ها از ما یاد میگیرن تو اگ ب فکر خودت اعصابت روانت جسمت باشی بچت یاد میگیره ب خودش احترام بزاره عزیزدلم❤️❤️

عزیزم همه بچشون براشون عزیزه و هیچکس از بچه خودش خسته نمیشه، اگه کسی مینویسه خسته شدم یا فلان، یا دنبال راهکاره، میگه شاید کسی تجربه ای داره در اختیارم بذاره، یا نگران بچشه یا اینکه صرفا یه درددل هست، وگرنه هیچکس بغل و وجود خودشو از بچش دریغ نمیکنه

همون مامانی ک شما میگی اونجور میگه دقیقا تو‌ همون لحظه هام تفکرش مثل شماست با تمام سختی هایی ک روحش داره تحمل میکنه.
بله من بعنوان ی مادر حق دارم خسته بشم حق دارم کم بیارم حق دارم دلم برای خود قبلیم تنگ بشه چون یه انسانم! اما توی تموم این لحظه ها هم هیچکس تاکید میکنم هیچکس عزیزتر از فرزندم برام وجود نداره ولی از طرفیم بعنوان یه انسان یسری خواسته ها دارم ک بنا ب شرایط تماما دارن نادیده گرفته میشن و زیر پا گذاشته میشن روحیه ادم داغون میشه ب این دلیل اما بظاهر با فرزندم همونطور رفتا میکنم ک شما توصیف کردی اصلا نمیتونم درک کنم شماهایی رو که فک میکنین مادر یعنی از خود گذشتگی بی قید و شرط یعنی فدا کردن خود بدون هیچ گلگی بله من بعنوان یه انسان نیاز ب زندگی کردن دارم نیاز دارم وقت هایی برای خودم باشم فارغ از دغدغه و مشکلات روزمره ولی وقتی از طرف مهم ترین فرد زندگیم یعنی همسرم درک نمیشم یعنی شرایط ایجاب میکنه ک نتونه منو درک کنه داغون میشم حتی شاید گاهی اوقات پشیمون ازینکه بچه دار شدم ولی در تمام این لحظات بچمو بیشتراز جونم دوست دارم....

سلام مامان جانا.
من اونایی که ابراز خستگی و شکایت میکنن رو قضاوت نمیکنم چون نمیدونم شرایط و جزئیات زندگیشون چجوریه که این احساسات بهشون دست میده،
اما خودمم فکرم مثل شماست،تا باشه از این خستگی ها
به درک که خونه شلختس و تمیز نیست وقتی دارم با بچم وقت میگذرونم و نیازهاشو برطرف میکنم
هیچ کاری مهم تر از اون نیست
خونه تمیز و مرتب میشه،کارها به وقتش رسیده میشه،اما اون لحظه ی رشد بچه ی من فقط یکباره،توجه من به خواسته هاش برای همیشه تو ناخودآگاهش ثبت میشه،پس از خدا کمک میخوام تا همیشه براش تمام وجودم رو بذارم‌.
فقط خدا کمکم میکنه و بهم انگیزه میده🤲🏻

عزیزم حرفات خیلی قشنگه، خدا همه بچه هارو حفظ کنه
فعلا اول راهی، بذار بچت راه بیفته ایشالله اونوقت میفهمی خستگی یعنی چی😂😂😂😂

حرفاتون خوب بود

عزیزم واقعا نیاز داشتم به حرفاتون.
منم دخترم ماشالا شیطونه و بغلی.
دارم اسباب کشی هم میکنم و یه عالمه کار دارم اما همیشه قبل از شروع کارام باید بهش صبحانه بدم ناهارم رو میذارم بعدش میخوابونمش خودمم یه کم استراحت میکنم بعد بیدار شد ناهارش رو میدم و شروع میکنم کارام رو انجام میدم تا موقع شام. حین کارامم شیرش میدم و یه کم بغل

سوال های مرتبط

مامان آقا محمد حسین❤️ مامان آقا محمد حسین❤️ ۱۰ ماهگی
یه متنی دیدم نوشته بود که همراه بچه هامون باید بزرگ شدن خودمونم جشن بگیریم..
با خودم فکر کردم واقعا درسته..
یاد روزایی میفتم که دل توی دلم نبود پسر کوچولومو بغل بگیرم..
روزای اول به دنیا اومدنش که با وجود سردرد وحشتناک و درد بخیه هام
بغلش میکردم و با دیدن صورت ماهش لبخند میزدم و به خودم میگفتم
دیدی تموم شد استرسای بارداری؟
وقتایی که کولیکش اذیتش میکرد و اونقدری روی پام میخوابوندمش که بعدش احساس میکردم زانوهام حس نداره برا حرکت ولی بازم تونستم و از پسش بر اومدم
هر مرحله ای که با نور چشمم میگذرونم و همه ی چالشایی که قراره باهم بگذرونیم باعث میشه جفتمون بزرگ بشیم و رشد کنیم
این متنو برای همه ی مامانایی مینویسم که واقعاااا و از ته دل تموم خودشونو برای کوچولوشون میزارن
اول که بیاین بغلم 😍😍❤️🥺🥺
بعدم میخوام بگم که میدونم سخت میگذره و حسابی خسته میشی گاهی
اینو بدون که خستگیت باعث نمیشه تو مامان بدی باشی...
تو تموم دنیای کوچولوت یا کوچولوهاتی...
کافیه یه بار خودتو جای اونا بزاری..تو یه قهرمان قوی و یه الگویی واسه بچه هات که بهش افتخار میکنن

خدا قوت به همه ی مامان گلیااا❤️