مامانا امشب چقد گریه کردم همینجوری دلم تنگ شد واسه شیر دادن سینمو گذاشتم تو دهن پسرم اصلا یادش رفته بود باید میک بزنه🥹🥹🥹فقط بین لثه هاش مگه میداشت
دلم خواست شیر میدادم بهش باز حس خوبی بود🥹😞😞شماها هم تجربه این حس منو داشتید؟؟ یا دیونه شدم امشب

وا این ک گریه کردن نداره
خب من شیرخشک میدم اصلنم ناراحت نیستم خیلیم خوشحالم

چقدر همدردیم فیلم از شیر خوردنش دارم هروقت میبینم گریه میکنم
چقدر دلم تنگ شده
با اینکه هر یک ساعت بیدار میشد چقدر اذیت میشدم شبا دلم پر میکشه برای اون شبا و روزا همیشه میگم خدایا اگه بچه ی بعدی اومد خواهش میکنم سینه مو ول نکنه🥺

ای وای چقد سخته ۴ روز بود شیرم کم شده بود مجبور شدم شیرخشک یا قطره چکون میدادم چون شیشه هم نمی‌گرفت انقد دعا دعا کردم شیرم برگرده خیلی ناراحت بودم خداروشکر برگشت ولی وقتایی که حتی یک وعده شیرخشک میدادم خیلی خیلی ناراحت میشدم

من با این تاپیکت گریه کردم،درکت میکنم
شیرم کمه سعی میکنم تا جایی که میشه شیر خودمو بدم ،وقتایی که تو طول روز وعده های شیرخشکش زیاد میشه هر وقت دارم بهش شیر خشک میدم گریه میکنم

پسر منم شیرخشکی از اول شیرم خیلی کم بود از سه ماهگی کلا کنار گذاشت چقد گریه میکردم دلم میخواست شیر خودمو بخوره اون حس خوب دیوانم میکرد

منم از تنبلیم کم کم داشتم شیرخشک کمکی پسرم و تو وعده هاش زیاد میکردیم دیدم کم کم داره سینمو نمیگیره خیلی حس بدی گرفتم
زود کم کم دست به کار شدم ،الان خداروشکر سینمو میگیره

منم پسرم شيرخشكيه
بخاطر رفلاكسش
گاهي اوقات دلم تنگ ميشه واسه شير دادن بهش
واقعا حس خوبيه