۱۱ پاسخ

عزیزم به اینکه تو چند ماهه گذشته چطور تونستی همه چیو کنترل کنی افتخار کن
مادر بودن انقدر نقش پر هزینه و پر چالشیه که اگر با کمالگرایی ادغام بشه میتونه بسیار آسیب زننده باشه

و ما مادرها همگی حق داریم خسته بشیم گریه کنیم جا بزنیم چون ما انسانیم با تمام احساسات و نیازهای ی انسان پس خودتو سرزنش نکن

معلوم والا من دیگه نا ندارم ایقد خسته ام که بعضی شبا ایقد درخواست شیرش زیاد می‌خوام کلمو بکوبونم دیوار.

اخی الهی بگردم قبول دارم خیلی سخته ادم کلافه میشه ولی سعی کن صبور باشی

درکت میکنم عزیزم واقعا سخته بخصوص که الان اوج فضولیشونه و میفهمن کم کم همه چیزو

بخدامنم خستم انقدکم خواب گفتن بزرگ شە بهترمیشە من همە چیزتحمل میکنم فقط وزنش درست بشە انقدنارحتم واسە وزن گیریش کەازهمە چیز بردیم همە چیز کنارگذاشتم

شیر شبشو قطع کن حداقل شبا بهتر بخوابه

خدا به همه مادرا صبر بده واقعا سخته ومنی ک دوماه بعد یکی دیگه ب دنیا میاد واقعا موندم با سه تا بچه چیکار کنم واقعا خیلی سخته وهیچ کمکی ام ندارم

منم افسردگی گرفتم ..خدایش

اره عزیزم خب معلومه منم کم میارم
من هر روز کم میارم و هر روز دلم برای قبل از زایمانم تنگ‌ میشه
مادرها هم حق دارن خسته بشن
نباید خودتو سرزنش کنی عزیزم

من من🤕🤕فک کنم تو ۹ ماهگی بچه ها خواب رو فراموش میکنن.منم داغونم چن ساعت پسرم رو پامه ک بخواب با بدبخنی میخوابه میزارم زمین ۱۰ دقیقه نشده بیداره🙄🤕

وای دختر منم همین بوددد یعنی یه دسشوییم نمیتونستم برم مال دندوناش بود شکر خدا الان بهتره

سوال های مرتبط