۸ پاسخ

ببین کلا شرایط قبل و بریز دور نیازی نیست الان بخوای اون همه وقت بزاری و کتاب بخونی و این حرف ها برای اون کارها وقت زیاده الان فقط وقتت و بذار برای بچه ها کارهای خونه رو با شوهرت تقسیم کن و اکثر وقت ها فقط بشین روی زمین و کنارشون باش بدون اینکه هدف خاصی مثل کتاب خوندن و اینها داشته باشی بگیرشون تو بغلت با هم راجب روزمره حرف بزنید و اینکه بچه کوچیکه یکم بزرگ بشه چقدر قراره بهتون خوش بگذره و این حرفها

دقیقا منم تو وضعیت توام،پسرم دوسالشه قبلاهمه جامیبردمش الان نمیرسم،ولی دخترم که میخوابه بغلش میکنم باهاش بازی میکنم یکم از عذابم کم میشه،واقعا شرایط سختیه هردوهم کوچولو هستن

الهی بگردم براااش حتمایه زمان مشخصی وواسه بچه ات بذاراینجوری بچه احساس حسودی نسبت به داداشش هم نمیکنه تابچه ات خوابه باهاش بازی کن بدش دست مامان شوهرت بریدباهم دیگه پارک بزرگ بشه باداداشش بدمیشه

عزیزم خدا بهت توان بده
سخته
این روزا میگذره
سعی بیشتر بغلش کنی
بوسش کنی
کنارش بشینی
بهش محبت کنی

ماها ک خداخواسته بچه دارشدیم مجبوریم تحمل کنم
تعجب میکنم از مامانایی ک با وجود بچه کوچیک میگن در اقدامیم
دعا کنید بچه دار بشم
یا دلشون بچه میخاد

دقیقا منم همین بلا سرم اومده خیلی ناراحتم افسردگی گرفتم دیگع

و منی که تا 50روز دیگه وارد این چالش میشم😢

گلم توم چون بچه کوچیکه مال اونه اذیت خسته ای گلم

سوال های مرتبط