۴ پاسخ

خاطرات کسیو نخون که استرس میگیری

من ماما همراه گرفتم و خیلی ام تحذک و وررش داشتم و بچم ب دوساعتم‌نکشید دنیا اومد بهترین خاطره عمرم سذ

من سر دخترم مسمومیت بارداری گرغتم رفتم بیمارستان دولتی مدام دانشجوها معاینه میکردن زود پرونده باز کردن بفرستن زایمان طبیعی بدون مشورت با خودم و همسرم امضا دادم اومدم خونه فردا برم بیمارستان خصوصی بر سزارین اورژانسی شب ساعت 3 تو خواب کیسه ابم ترکید و رفتم بیمارستان و با سزارین بچم دنیا اومد ولی خدا رو شکر تو دستگاه نرفت ولی خودم بخش مراقبت های ویژه بودم

منم میخوام بدونم

سوال های مرتبط