یعنی باید به فکر بچه دوم باشم؟؟؟🤪😂😬
همش حس میکنم پسرم خیلی تنهایه صبح تا شب خودمو خودش
شوهرم دیر میاد شب ک اون موقع وقت خاب علیه
صبح تا شب کلی بازی می‌کنم باهاش اهنگ میزارم و کلی سرگرم میکنمش مثلا
ولی بیشتر وقتا از بیکاری خابش میگیره و میخابونمش🤐حس میکنم حوصلش خیلی سر میره امروز ده دیقه بردمش دم در حیاط تو کوچه بچه ها بازی می‌کردن این قد نگاه می‌کرد ذوق میکرد بعد ده دیقه اومدیم تو و درو بستیم کلی گریه ‌کرد خودشو ب سمت حیاط میکشید🥲🥲🥲

باید ببینی خودت تواناییش رو داری ، بچه هایی ک شیر مادر فقط میخورن باید شیر خوردنشون ک تموم شد بعد ب فکر بچه باشن مثل بچه من
من پسرم ۲ سالش که شد باز میخوام اقدام کنم 😁

منی که از همون ماه اول به بچه دوم فکر میکردم و همچنان فکر میکنم 😎🖐

منم دقیقا همین وضعیت رو دارم صبح تا شب با دخترم تنهاییم خونه
اونم بچه هارو میبینه خیلی ذوق میزنه

من که نمیتونم بهش فکرم بکنم🥵😪😂
شاید بستگی داره به شرایطامون.. من خیلی سخته برام همش درحال بدو بدوام وقت حمومم ندارم ه چی خونه مامانم برم دخترم اکثرا باید بغلم باشه و به کارام برسم..
از طرفی زایمانم خیلیییی سخت بود یادم میفته دیگه بچه نمیخام😑😂

شیر به شیر سخته ولی بعد که بزرگ میشن عالیه 😁

برای خودت خیلی سخت میشه فک کن یه بچه ک تازه راه افتاده و....با یه نوزاد.خودتم میگی همسرت تا شب خونه نمیاد چجوری میتونی ب دوتاشون برسی خودت داغون میشی