تجربه زایمان ۳
هر چقدر بیشتر راه بروید بهتر است، هم برای بخیه ها و برای گوارش.
چون تا زمانی که شما و نوزاد مدفوع نکنید مرخص نخواهید شد.
روزهای اول به هیچ وجه خوراکی نفاخ نخورید، چون نفخ درد رو بیشتر می کند. سوپ ماهیچه ساده بهترین غذا است. میوه هم خام نخورید‌. اگر نفخ داشتین از پرستار قرص دایمتکون بگیرید. اگر برای مدفوع هم مشکل داشتین از پرستار شیاف مخصوص یا شربت بگیرید که خیلی موثر است.
خلاصه که عصر همه آمدند ملاقات و من با اینکه درد داشتم و لحظات لذت بخشی بود.
ماساژ شکمی هم برام انجام دادند، نمیگم درد نداره، طبیعی است که خیلی درد داره ولی واقعا از غولی که برام ساخته شده بود راحتتر بود. اینقدر به من چیزهای ترسناک گفته بودن که من فکر می کردم می خوان شکنجه ام کنند.
روز بعد هم با نی نی مرخص شدیم، البته دکتر زنان و کودکان بعد از کنترل و نبود مشکل این اجازه را می دهند.
روز دوم پانسمان بخیه ها را برمیدارن و پانسمان ضد آب می گذارند. وقتی اومدم خونه رفتم حمام و بعد از ۲ روز هم گفتند پانسمان را توی حمام بردارم و با شامپو بچه بشورم و هر روز اینکار را تکرار کنم.
تا روز دهم که برای کشیدن بخیه ها بروم
انشااله که همه به سلامتی و خوبی و دل خوش زایمان کنید.

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان نیکی عزیزدل مامان نیکی عزیزدل ۷ ماهگی
تجربه زایمان ۲
مراقب باشین تا چند ساعت سرتون رو به هیچ وجه بالا و پایین نکنید، چپ یا راست اشکالی نداره و برای جلوگیری از سردرد بعد از بی حسی وقتی بهتون اجازه خوردن دادن ۳ لیوان نسکافه بخورین و مایعات زیاد
سعی کنید وقتی نی نی را میارن کنارتون همه حواستون به اون لحظه باشه تا برای همیشه یادتون بمونه
بعد از بخیه رفتم اتاق ریکاوری، اگر لرز داشتین حتما به پرستار بگین بهتون آمپول می زنه و خوب میشین و بعد راهی بخش شدم و فصل جدید زندگیم شروع شد.
وقتی رفتم بخش دختر قشنگم را آوردن تا شیر بدهم و توضیحاتی در مورد نحوه شیر دادن بهم دادن، خدا رو شکر با کمک پرستار و همراهم دختر تونست یکم شیر بخوره
اگر بتوانید ۲ همراه داشته باشید بهتر است چون یکی به شما رسیدگی کند و یکی به بچه
اول زیرتون چند عدد پوشک بزرگ می گذارند که همراه یا پرستار هر یک ساعت باید آن را عوض کند.
وقتی بی حسی کم کم از بین می رود ، درد شروع میشود. من از روی تجربه میگم بهترین و موثرترین راه استفاده از شیاف است اصلا نگذارید درد بکشید سر ساعت استفاده کنید و خجالت را هم کنار بگدارید.
من هی تحمل می کردم که شیاف نگذارم دکترم دعوا کرد و گفت تحمل درد اصلا خوب نیست.
بعد از چند ساعت سوند را خارج می کنند و از شما می خوان بلند بشین و راه برین و نوار بهداشتی و شورت یکبار مصرف استفاده کنید. ترسش از خودش بدتره
من می ترسیدم از تخت بلند بشم همش فکر می کردم بخیه هام باز میشه یا تحمل دردش رو ندارم ولی با کمک همراه و پرستار بلند شدم، درسته درد داره ولی فکرش سختر از عملش بود😄
شاید توی اون لحظات فکر کنید که بدترین دردها رو دارین ولی واقعا اینقدر سریع می گذره و یادتون میره که من الان فکر می کنم اینقدرم سخت نبود.
مامان راحیل خانم❤👸 مامان راحیل خانم❤👸 ۹ ماهگی
مدفوع نکردن نوزاد تا چند روز طبیعیه؟ در نوزادانی که شیر مادر می خورند.

یبوست در نوزادانی که شیر مادر می خورند کمتر از نوزادانی است که شیر خشک می خورند. نوزادان بالای هشت هفته معمولاً 4 یا 5 روز روز هم ممکن است مدفوع نکنند و این بدان معنا نیست که یبوست دارند. نوزادانی که از شیر مادر تغذیه می کنند، به خصوص اگر هنوز غذاهای جامد را شروع نکرده باشند، حتی ممکن است تا 10 روز مدفوع نکرده باشند! شیر مادر دقیقاً همان چیزی است که دلبند شما به آن احتیاج دارد و مواد زائد کمی در پایان روند هضم برای خروج باقی مانده است. نوزادانی که منحصراً با شیر مادر تغذیه می شوند معمولا یبوست ندارند. آنها ممکن است مدت طولانی بدون دفع مدفوع بگذرانند، اما شکم آنها برخلاف انتظار شما پر از مدفوع نیست. اگر شیرخوار شما دل درد دارد و ناخوش به نظر می رسد، احتمالاً مشکل دیگری وجود دارد مانند کولیک و تجمع گاز. شیر مادر یک ملین طبیعی است و نوزادانی که فقط از شیر مادر تغذیه می کنند و تقریباً هرگز به ملین دیگری احتیاج ندارند.
مامان کوچولو بانمک مامان کوچولو بانمک ۹ ماهگی
🔖نکاتی در مورد کولیک نوزادی و خواب مادر


🚩در مورد ارتباط کولیک و خواب ، نکته جالب این است که مشاهده شده است که والدین بچه های کولیکی بسیار از کم‌ خوابی نوزاد شاکی هستند ولی وقتی با اکتی گرافی ، خواب نوزاد رو‌ بررسی کردند ، متوجه شدند که میزان خواب کودک طبیعی است و کلا بعلت بدخوابی نوزاد چون خواب والدین نیز مختل می شود ، این نظر اشتباه را والدین دارند.

🚩با توجه به اینکه در دو ماه اول تولد ٫  ترشح ملاتونین را در نوزادان نداریم ولی خود ملاتونین سبب کاهش انقباضات روده ای می شود و شل کننده عضلات است و از طرف دیگر ملاتونین از شیرمادر هم ترشح می شود ، نظر به این است که در این کودکان شیردهی از سینه مادر بسیار در کاهش کولیک موثر است و خواب خوب مادر٫ سبب ارامش خودش و نوزاد خواهد شد٫ بنابراین توصیه می شود که حتما به مادر کمک بشود و به مادران می گوییم که هر موقع نوزاد خوابید ، خود‌ مادر هم بخوابد .

🚩در مورد نوزادان در آغوش گرفتن و بوسیدن و لالایی خواندن و حرکات گهواره ایی برای خواباندن کودک توصیه می شود و با توجه به اینکه مواد کافئین دار مثل شکلات ، کاکائو و نوشابه و نسکافه و چایی سبب افزایش ادنوزین و بی خوابی کودک خواهد شد بنابراین برای خواب خوب نوزاد مادر شیرده این مواد را محدود کنند و یا مصرف نکنند.
مامان آرش کوچولو مامان آرش کوچولو ۶ ماهگی
♦️بچه‌دار شدن مثل یک معجزه است. مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد.

💟 همین که اولین بار نقطه‌ای تپنده را نشانت می دهند و می گویند این بچه شماست، همه چیز تغییر می کند.

دستت را می گذاری روی شکمت و حس می کنی از همین حالا باید قوی تر باشی.
باید محافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک.
باید حامی اش باشی، همراهش باشی.

🌟شروع به تکان خوردن که می کند فکر می کنی دیگر خودت نیستی، دیگر پاهایت روی زمین نیست.

💝لذتی وجودت را می گیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است.

💛با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی.
چقدر قلبت می تپد برایش.
برای اویی که هیچ نمی دانی چه شکلی خواهد بود.
چشم هایش، دهانش، انگشت هایش.
💫از همین روزهاست که نگرانش می شوی. که چرا تکان نمی خورد، چرا نمی چرخد، چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام.

💖 بارداری مثل یک جور جادوست.
جادویی که همه چیز را تغییر می دهد.
جادویی که تو را تغییر می دهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند.
❤️بعد از این کسی هست که تو را مادر صدا خواهد کرد....



♂️♀️

👩🏻‍⚕️ برای سلامتی بیا، برای بهترین شدن بمون👇

🤰👼
سلامت بانوان
ـــــــــــ🌺🌺ــــــــــــ
@drbanvann
ــــــــــ🌺🌺ــــــــــــــ

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ༻
خدا این حس قشنگ رو نصیب همه‌ی مامانای اقدامی کنه انشالا
انشالا بیان خبر بارداریشون رو بدن 🍓🍓🍓🍓🍓
مامان مهرسام🤍 مامان مهرسام🤍 ۸ ماهگی
فرزند شما امروز 13 هفته و 2 روزه است.








دالی موشک!



نوزاد شما به تدریج متوجه می شود که شاید جسمی که او نمی تواند ببیند هنوز در جای خود باشد؛ و بازی دالی موشک در درک این موضوع به او کمک می کنند.



درک این موضوع که هنگامی که اشیا دیده، شنیده یا لمس نمی شوند، همچنان وجود دارند «پایداری اشیا» نام دارد و نقطۀ عطف مهمی در یک سال اول زندگی نوزاد محسوب می شود. این عبارت نخستین بار توسط ژان پیاژه، روان شناس کودک، استفاده شد که باور داشت بیشتر نوزادان این مفهوم را بین هشت تا 12 ماهگی درک می کنند. به هرحال، هر کودک متفاوت است و در برخی از نوزادان دیده شده که این مفهوم در چهار ماهگی درک شده است.



در این مرحله بازی دالی موشک بسیار مفرح است، زیرا نوزاد شما هر بار که شما صورت خود را با دست می پوشانید و بعد دوباره به صورت «سحر آمیز» ظاهر می شوید، با خوشحالی غافلگیر می شود. این بازی همچنین حافظه نوزاد شما را می آزماید: او درحال آموختن انتظار است، در نتیجه با اشتیاق صبر می کند تا دوباره صورت شما دیده شود و شما بگویید «دالی». اگر دستان خود را بیش از حد معمول بر روی صورت نگاه دارید، ممکن است او دست خود را به سمت دست شما دراز کرده تا شما را وادار کند آنها را کنار بزنید! آموختن این که اشیا، و همچنین شما، در عین حالی که دیده نمی شوید همچنان وجود دارید، برای امنیت احساسی نوزاد نیز مفید است. زمانی که شما برای چند لحظه ناپدید شوید او احساس نگرانی نخواهد داشت.



بازی حالا من را می بینی... زمانی که نوزاد شما نمی تواند شما را ببیند فکر می کند دیگر آنجا نیستید، اما او کم کم خواهد آموخت که شما ناگهان «ناپدید» نمی شوید.
مامان نیکی عزیزدل مامان نیکی عزیزدل ۷ ماهگی
تجربه زایمان ۱
سلام خانم های عزیز
حالا که یکم زندگیم روتین شده می خوام از تجربه زایمانم بگم چون خودم قبلش خیلی دلشوره داشتم شاید به کسی کمک کند.
من سزارین شدم
روز قبل از زایمان با نامه دکتر و سونو و آزمایشات رفتم بیمارستان(البته بیمارستان خصوصی بود شاید روال هر بیمارستانی متفاوت باشد) برام تشکیل پرونده داد و گفت فردا ساعت ۷ اینجا باش
آن شب هم طبق دستور پزشک ساعت ۹ شب شام خوردم البته سبک(مرغ نه گوشت قرمز) تا ساعت ۱۲ هم میوه و خرما و چای
شب اخر کنار همسرتون از حرکات نی نی حسابی کیف کنید چون آخرین شبی که داخل وجود شما است و بعدا دلتون برای اون لحظات تنگ میشه.
من از چند هفته قبل هر چیزی یادم میامد برای ساک خودم و بچه لیست کرده بودم.
نیمه شب هم برای اینکه ضعف نکنم شربت آب و عسل خوردم.
صبح هم کمی با همسرم عکس و فیلم گرفتیم و راهی بیمارستان شدیم.
بیمارستان اول با پرونده دیروز پذیرش کرد و بهمون یک ساک با همه لوازم را داد.
بعد لباس های اتاق عمل را پوشیدم و یک پرستار کنترل کرد که محل برش شیو شده باشد.
بعد بهم سرم زدند چون ناشتا بودم و راهی اتاق عمل شدم. من پمپ درد گرفته بودم که قبل از عمل بهم وصل کردند و دکتر بیهوشی شروع به انجام بی حسی کرد، بد خلاف تصور من اصلا وحشتناک نبود و در حد یک امپول ساده درد داشت. البته دکتر خوب هم مهمه
موقع تزریق خودتان را شل کنید و پاها صاف روی تخت و شانه ها به سمت جلو باشد.
بعد برام سوند وصل کردند که من اصلا نفهمیدم. تا داشتم فکر می کردم بی حس شدم یا نه صدای گریه دخترم آمد و من گریه ام گرفت و دکتر گفت گریه نکن سردرد میشی‌.