۶ پاسخ

بگردمت،همچنین بگردم برا پسرت،از خدا صبر می‌خوام برات،ببین دوستمون درست میگه با pretending play مثلاً با عروسکاش خیلی داستان بساز براش و طولانی براش تعریف کن که مثلاً مامان آقا گاوه هم می‌ره سر کار، اون بازی می‌کنه تا برگرده،براش نقاشی می‌کنه تا برگرده،من تو کتاب مادری که کم داشتم خوندم نوشته بود مهم اون کیفیت رابطس،وقتی با همین کلی خوش بگذرونین،ولی این بازی که بالا گفتم خیلی جوابه،فک میکنی بچه ها نمی‌فهمم ولی خیلی درکشون بالاس

عزیزم شبا یه کم دیر تر بخوابین که صبح هم دیر بیدار شه که رفتن شما رو نبینه اونطوری نه خودت اذیت میشی نه بچت

صبح ها بیدارش نکن ببرش پیش مثلا بابا بزرگش ،بابا بزرگش بیاد پیش بچه ت اینجوری گریه نمیکنه که اذیت بشه شما هم ناراحت بشین

بنظرتون شبا اتاقشو کم کم جدا نکنم که عادت کنه؟آخه اینجا مامورم یکمم پارتی دارم حالمو بهتر درک میکنن اگه ماموریتم تموم بشه و برگردم شهر محل خدمت اصلیم شرایطم از اینی که هست بدتر میشه می‌خوام تا شرایطم خوبه جداش کنم یا نه فعلا زوده جو منو گرفته؟

یادمه اون وقت که کمک مربی مهد بودم ساعت ۷ صبح یه مادری تو قسمت اداری بیمارستان شاغل بود، پسربچه دو سالشو پرت میکرد تو مهد و بدون توجه به زجه های بچش درو می‌بست و می‌رفت. این بچه چندین ساعت گوشه حیاط تو سرما برف بارون آفتاب می‌موند هیچکس انگار نه انگار که بچه تو حیاط مونده.
من میرفتم باهاش حرف میزدم و باهاش دوست میشدم تا کم کم عادت کرد به من و موقع خداحافظی از مامانش تا من نمی‌رفتم جلو در از مادرش جدا نمیشد.

می‌خوام بگم شما کارت که بدتر از اون مادر نیست، پس عذاب وجدان نگیر بعدم سعی کن یکی از اعضای خانواده باهاش صمیمی بشه که پیشش بمونه به راحتی.

قبلش براش توضیح بده میخوای بری سرکار و.....ولی کلا هم همینن
منم پسرم الان که بزرگترشده بیشتر ناراحت میشه از رفتنم

سوال های مرتبط

مامان رستا🖤👶 مامان رستا🖤👶 ۱ سالگی