۱۱ پاسخ

پسر اول من همینجوری بود طوری ک من تو جشن بله برون فامیل اصلا پنج دقیقه هم نموندم از بس از ترس شلوغی جیغ میزد

بچع منم همینه توجمع میترسه

دختر دقیقا اونجوریه دائم چسبیده بهم زر زر میکنه

بچه های من وقتی گشنش بیشتر اینجورین

حالا بچه من دوس داره همش ببرمش بیرون

سعی کن کم کم یواش یواش ب جاهای شلوغتر عادتش بدی

وای بچه منم همینه فقط غر میزنه نق میزنه گریه خیلییرو مخه

وا یعنی چی که از جمع می‌ترسه مگه از اول نبردیش؟؟؟ اونقد ببرش تا عادت کنه پسر من کلن خداروشکر گوش شیطون کر خییییییلی آرومه صدا ازش در نمیاد عاشق پارک و بیرونه یه وقتایی حوصلم بکشه بهش حال بدم ببرمش یه پارک سوار تابش کنم ذووووق می‌کنه وگرنه بقیه وقتا تو خونه خودش بازی می‌کنه در طول روز خداروشکر هزار ماشاالله یکبارم گریه نمیکنه بچم🥺🥺🥺 خیلی مظلومه قربونش برم

دقیقا پسر من لجبازی پرخاشگری گریه جدیدا تو ماشینم نمی‌مونه خودشو میخاد بکشه فقط امشب دیگه به معنای واقعی دلم مرگ خاست

هیچیش نیست فقط کرم داره عین بچه بزرگ من
دهنم پاره کرد تا خوب شد
هرجا میر فتیم گریه گریه نق نق
گوز هم‌میخواست بکنه نق. میزنه که این چی بود
روزگار مزحرفی داشتم

شاید جاییش درد میکنه

سوال های مرتبط