مامانا میشه بیاین منو راهنمایی کنین خیلی نگرانم از دیشب همش خواب بد میبینم
من تقریبا چهار ماه قبل پسرمو دیگه شیر خودم ندادم هم شیرخشکی بود هم شیر خودم بعد داشت وابسته میشد به خودم و منم صبحا که نیستم تصمیم گرفتم دیگه ندم اما نمی‌دونستم باید چیزی مصرف کنم که شیرم خشک شده فک کردم همینکه ندم و مک نزنه خشک میشه تا دیشب پسرم باهام بازی میکرد گفت ممه منم برا اینکه عقده نشه گفتم بیا سینمو نزدیک دهنش کردم حالت چندش گرد دهنشو و رفت خودم گفتم فشار بدم ببینم خشک شده نگو که خشک نشده بعد از اونموقع هم همش زیر بغلم نزدیک سینم خیلی درد می‌کنه و معلومه توده داره رفتم دکتر گفت تا شش ماه طبیعیه اما اونموقع نمی‌دونستم هنوز شیر دارم گفت اگه دردش ادامه دار سد حتما باید پیگیری کنی خودشم ترسید ی لحظه دکتره که دست زد چون قشنگ توده ها حس میشن حالا بنظرتون من چیکار کنم کسی تجربه آیی داره جرات ندارم بازم برم دکتر

نگران نباش عزیزم فقط جراتتو جمع کن و برو دکتر. نهایتا یه سونو از سینه برات می‌نویسه که مشخص میشه این توده‌ها چیز خاصی نیستن.

گلم میتونی الان از داروخونه ۲ دونه قرص هست بگیری یک هفته در میان مصرف کنی فورا خشک میکنه .تازه خود دکترا هم میگن چیزی ب اسم سرطان سینه وجود نداره همین شیر میمونه تو سینه خدای نکرده غده میشه تو الانم بخوری خشک میشه کلا

یکی ازفامیلای ماهم دیگه نخواست به بچش شیر بده ازشیر گرفتش بعد زیر بغلش توده درومد ولی خوب شد

سلام عزیزم تا دوسالگی خودش خشک میشه منم چند روز پیش همبن جوری بودم فکرم درگیر شد فشار دادم شیر داشت و توده با دکتر مشورت کردم گفت خودش خشک مبشه اگه درد نداشته باشی که هیچی اگه درد داشته باشی قرص شیرخشک کن میدن والا نیازی نیست عزیزم دکتر چون من خیلی حساس شده بودم گفت کپیول ویتامین e بگیر بخور هرچی باشه میرع

نگران نباشید
ولی برید دکتر حتما پیگیر باشید یه وقت با یه دارو مشکل حل میشه نگذارید بمونه سفت بشه ولی نگران هم نباشید
خواهرشوهرم بعد از شیر گرفتن اینطوری شد ولی ایشون سینه اش سرما خورد شیر تو سینه آبسه کرد و سفت شد مجبور شد عمل کنه توده را در بیاره ولی می گم اون خیلی دیر رفت و تو حمام آب سرد شده بود با آب سرد دوش گرفت به خاطر اون اینطوری شده

ممنونم از همه تون این مدت که شیر ندادم درد داشت و خودم متوجه برآمدگی های شدم رفتم دکتر دس زد و گفت تا شیش ماه طبیعیه اما دیشب متوجه شدم که هنوز شیرم خشک نشده و ترسیدم راستش