تجربه سزارین قسمت ۳:
بعد از این که قند خونم افتاد دوباره خوراکی های شیرین خوردم
و بهتر شدم،اما دوباره که خاستم برم پیش دکتر برای کارهای ترخیص مجدد فشارم افتاد و دکتر گفت چایی نبات غلیظ بخور و کارای ترخیص انجام داد.
راستی دکتر سوند نزاشته بود و باید خودمون دست شویی میرفتیم که این خیلی عالی بود چون مجبور میشدی راه بری.و بعدم دکتر گفت اصلا درد رو تحمل نکنین و هر هشت ساعت شیاف دیکلوفناک بزارین،دردش هم با شیاف قابل تحمله،روی بخیه ها را چسب ضد آب زدن و گفتن بعد سه روز برین حمام و روزی سه بار اسپری بزنید،و در کل من از بیمارستان سعدی فوق العاده راضی بودم ،پرسنل و پرستار ها و همه چیز عالی بود و من بازم اگه بخوام زایمان کنم همین بیمارستان را انتخاب میکنم ،و دکتر هم دستش سبکه خیلی و زود راه می افتی به شرطی که خودتم همکاری کنی،من خودم سزارین اختیاری انتخاب کردم و بازم اگه برگردم عقب سزارین رو انتخاب میکنم چون تحمل درد طبیعی و این که آیا بتونم زایمان کنم یا نه رو ندارم
در هر صورت این تجربه ی شخصیه قرار نیست دروغ بزاریم،مامان باردار باید با چشم باز همه چیز رو انتخاب کنه

۱۲ پاسخ

بعد شروع کرد بدنم ب لرزیدن ک منو انتقال دادن ب بخش اومدم بخش التماس میکردم سوندا ازم جدا کنن گفتن دکتر تجویز کرده تا صبح باید باشه بعد اخرشب دکتر اومد بالا سرم گفتم بهشون بگین جدا کنن ک بهشون گف از اولین راه رفتن هم بخام بگم خیییییییلی سخت بود ولی شدنی

وقتی ب هوش اومدم درد شدید داشتم تا چشامو باز کردم اومدن دلمو فشار دادن ک اینقد قسم دادم و ناله کردم ک خدا می‌دونه واقعا کشش شو نداشتم خیلی درد داشت

ب دکتر گفتم پ کی بیهوشم میکنید گف الان میخوابونمت ی خواب راحت بری و ی شلنگ وصل کردن ب برانولم و بیهوش شدم یازده و ربع صبح ک من اومدم تو ریکاوری خیییییییلی بد ب هوش اومدم یادمه همشون دورم بودن و اسممو صدا میزدن ولی توان اینک چشامو باز کنم و جواب بدم نداشتم قرص زیر زبونم گزاشته بودن

سلام دوستان منم چهار روزه زایمان سزارین ... من اوکی بودم تا موقعی ک میخاستن سوند بهم بزنن دیگه شروع کرد بدنم بلرزه بهشون هرچی گفتن تو بیهوشی بزنید قبول نکردن .. اتاق انتظار یکی یکی صدا زدن نوبت من شد ب زور خودمو کشوندم ب اتاق عمل فشارم حس میکردم تا ته پایینه ... از روتخت خوابیدن و دست و پا بستن و لباس چیدن و سطل اشغال گزاشتن و بتادین ریختن رو دلم دیدم همشو دیدم

عزیزم شما از اول پیش دکتر شفائی بودید؟
من اگ ماه های اخر بخوام برم قبول میکنه؟

پمپ درد اثری داشت؟یا همون شیاف کافیه؟

دکترتون فقط بیمارستان سعدی زایمان داره ؟

عزیزم همراهتون همسرتون بود؟
تو اتاق ۲ تخته میذارن همسر بمونه؟

به سلامتی عزیزم خداروشکر حال خودت و بچت خوبه.
عزیزم از هزینه های بیمارستان هم بگو لطفا

شهلا شفائی تز شما زیر میزی گرفت؟

خداراشکر عزیزم به خیروخوشی زایمان کردی و خیالت راحت شد منکه ازترس و استرس دارم میمرممم اصلا نمیتونم خودما کنترل کنم 😔

وای من خیلی ترس دارم بهش فکر میکنم کل وجودم میشه پر استرس🥺

سوال های مرتبط