سلام به همگی ،اومدم تجربه زایمانم رو با شما به اشتراک بزارم سزارین اختیاری بودم ۳۸ هفته زایمان کردم بیمارستان پارسا خیابان ولیعصر،ازبیمارستان بخوام بگم همه چی عالی بود رسیدگی ،تمیزی،کیفیت غذا،برخورد دکتر پرستارهمه چیز قابل قبول بود،سزارینم قراربود بیهوشی باشه اما متخصص بیهوشی گفت هوشیاری بچه پایین میاد بیحسی ازکمربودم کلا اومدن دخترم ۵ دیقه بود وبخیه های خودمم شاید ی ربع،بعدش ی ساعت ریکاوری نگه داشتن اومدم بخش ماساژ رحمی دادن ،دردش قابل تحمل بود پمپ درد درخواست دادم اوکی بود شیاف هم گذاشتم ،راستی سوند هم قبل اتاق عمل گذاشتن دردش اصلا بدنبود من ازقبل کلی ترسیده بودم ،۷ ساعت بعد شروع کردم چای کمرنگ ونبات خوردن ،نسکافه ،کمپوت ،بعدش اومدن پرستارا کمکم کردن راه برم ازتخت پایین اومدن سخت بود جیغ میزدم فقط همون لحظه بعدش بدون کمک راه میفتم داخل راهرو بخش زایمان ،سوندمم دراوردن راحت توالت میرفتم،خون ریزیم کم بود،باخودتون حتما کمپوت انجیر ببرید باعث شد زود دفع داشته باشم ودردهامم کمترشد ی شب نگه داشتن فردا ظهر ساعت یک مرخص شدیم ،برای همتون ی زایمان خوب وبدون درد ارزو میکنم درپناه خدا باشید

۱۱ پاسخ

گیلی لی لی مبارکه😂😂😍😍😍😍دست راستت زیر سر ما ایشالله زود راحت بشیم

بسلامتی عزیزم
خداروشکر که بسلامت کوچولوت رو بغل کردی 😘♥️

سلام عزیزم شما چقد هزینتون شد،؟ و بخاطر اینکه که سز اختیاری بودین بیمه تکمیلی چیزی داد؟؟ چون منم میخوام برم اونجا

کل هزینه چقدر شد برات ؟

ای عزیزم😍خیلی ممنون تجربه ات و گذاشتی برامون من انقد استرس دارم ک نگو

مبارکه عزیزم
برای منم دعا کن به سلامتی بگذرونم

ب سلامتی عزیزم قدم دخمل خانمت مبارک باشه .مرسی ک تجربیاتتو باهامون ب اشتراک گذاشتی ایشالله منم این چند هفته رو ب سلامتی بگذرونم 🥺❤️

قدمش پر از خیر و برکت🌺🌹

قدمش مبارک باشه عزیزم
خدا حفظش کنه براتون🥰🥰🥰

سلام عزیزم مبارک باشه 🌹
۳۸ هفته و چندروز سز شدی ؟

بسلامتی مبارکه 💕💕

سوال های مرتبط

مامان zeinab🩷 مامان zeinab🩷 ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین ۳

مرحله ای که من یخورده اذیت شدم ریکاوری بود منو که بردن کم کم لرزم‌ شروع شد با اینکه سردم نبود میلرزیدم‌ یجور تحمل کردم و کمتر شد بردن بخش و اونجا شیاف گزاشتن برام و دردام قابل تحمل بود
اونجور که بعضیا میگن دردش خیلی سخت بود و اینا و منم با حرف اونا ترسیده بودم
ولی اینم هست بدن با بدن فرق میکنه
تحمل آدما فرق میکنه
ولی اینم هست که خودتو هرچقدر بترسونی واست سخت میگذره
و من ساعت ۸ صبح که اومدم بخش تا ساعت ۳ بعدظهر هیچی نخوردم و بعدش کم کم گفتن مایعات‌ میتونم بخورم
و بعدش اومدن سوند کشیدن که اصن درد نداشت در حد یه گاز مورچه
که بعدش شروع به راه رفتن کردم
راه رفتن اولش برام سخت بود تا وقتی که پاهامو روزمین گزاشتم چند قدم راه رفتم دیگ اوکی شدم😂
حالا خودم نمیخواستم بشینم چون راه رفتنی خیلی بهتر تر میشدم
و خداروشکر کم کم بهتر شدم و فردا صبح مرخص شدم خداروشکر میکنم که برام راحت گذشت زایمانم
ووووو
اینم بگم که بیمارستان حتما شیاف ببرید چون اونا ۶ ساعت یبار میزارن خودتون ۱ ساعت یا ۲ ساعت یبار بزارید خیلی تاثیر داره رو درداتون
امیدوارم همه مامانا به سلامتی زایمان کنن خاطره خوبی براشون بمونه💖
مامان جوجه🌼 مامان جوجه🌼 روزهای ابتدایی تولد
مامان آریانم مامان آریانم ۲ ماهگی
سوم
رفتم اتاق عمل خیلی از امپول بیحسی ترس داشتم از سون خیلی ترس داشتم و بقیه ترسا ک همه داشتن ساعت هشت وارد اتاق عمل شدم تا پرونده تشکیل بدن و برم تو اتاق بخوابم رو تخت ی ربی زمان برد بعد امپول بیحسی خواستن بزنن ک گفتم من خیلی میترسم درد امپول بیحسی رو بخوام براتون بگم در حد ی نیشگون بود یعنی بهم گفت دراز بکش من باورم نشد امپول زده اصلا سون هم تو بیحسی وصل کردن هیچی متوجه نشدم دراز کشیدم ی پرده کشیدن جلوم و هشتو نیم پسرم ب دنیا اومد ک بهترین لحظه بود انشاالله همتون ب سلامتی تجربش کنید بعدش تا برم بخش شد ساعت ده شب ک چون بیحس بودم دردی نداشتم فقط موقع عمل چون من برای طبیعی بستری بودم کلی خرما و ابمیوه خوردم حالت تهوع داشتم ک سریع با ی امپول تو سرمم رفع شد تو ریکاوریم لرز داشتم ک طبیعی بود بعد رفتم بخش تا شیش ساعت چیزی نباید میخوردم کم کم ک بیحسی رفت اومدن سون رو کشیدن ک اونم در حد سی ثانیه ی سوزش بود بعدش کمکم کردن تا برم سرویس و دستو پامو بشورم و راه برم کلی چای و نسکافه خوردم ک سر درد نگیرم وقتی اومدن شکممو ماساژ دادن درد داشت ولی چ طبیعی چ سزارین ماساژ شکمیو انجام میدن دیگه باید تحمل کرد فقط بهتون بگم اگه زایمان سزارین هستین حتما پمپ درد بگیرین خیلی خوبه خیلی از درداتون کم میکنه
مامان پرنسا مامان پرنسا ۸ ماهگی
سلام من شنبه سزارین شدم بیمارستان قمر
میخواستم تجربه زایمانم رو بگم
من برای تشکیل پرونده رفته بودم که دکترم تماس گرفت گفت همون لحظه بستری بشم برای زایمان اولش خیلی استرس داشتم کارامو انجام نداده بودم و خیلی هنگ بودم ساعت ۱۲ و نیم ظهر رفتم اتاق عمل و یک و ده دقیقه بچه به دنیا اومد رسیدگیشون خیلی عالی بود واقعا پرسنل خیلی خوش اخلاق و مهربونی داشتن من اتاق خصوصی و پمپ درد هم گرفتم تنها چیزی که خیلی درد داشت اولین باری که دست و پاهامو روی تخت تکون دادن و دو بار هم شکمم رو فشار دادن که واقعا درد داشت من آستانه دردمم پایینه واقعا دردم شدید بود ساعت های یک شبم اومدن خودشون رام بردن که پمپ دردم تموم شده بود و دردم زیاد بود برام دو تا شیاف گذاشتن و دردم کم شد بعدش چندبار دیگه راه رفتم که باعث شد دردام کمتر بشه ساعت تقریبا ۱ ظهر هم مرخص شدم در کل من از بیمارستان قمر خیلی راضی بودم همه ی کارها رو خودشون انجام میدادن و پرسنلش با رفتارشون باعث میشدن آدم احساس خوبی داشته باشه
مامان لپ تپلی مامان لپ تپلی ۸ ماهگی
سلام مامانا 😍😍
منم اومدم از تجربه ی زایمان سزارینم بگم‌
صبح که رفتم بیمارستان کارای قبل عملو انجام دادن و سوند وصل کردن
سوند وصل کردن برای من درد داشت چون خودمو سفت میکردم
بعدش بردنم اتاق عمل از استرس تمام پاهام می لرزید و سردم بود جوری که با سه تا پتو می لرزیدم بردنم رو تخت خودم بیهوشی رو انتخاب کردم چون از قبل کمر درد داشتم بیهوشی خیلی برای من خوب بود هیچ عوارض سردرد و اینا نداشتم ..بعد عملم تو ریکاوری ده دقیقه ای به هوش اومدم جای برش درد میکرد و سردم بود ولی اوردن تو بخش بهم امپول زدن و شیاف قابل تحمل شد پمپ دردم نداشتم
تازه نذاشتم شکممو فشار بدن🤣🤣ولی با دست جلوی خونریزیمو باز کرد
تا شب یه بار دیگه ام یه امپول مسکن زدن خیلی بهتر شدم
اولین راه رفتنم خیلی خوب بود قبل نسکافه و خرما خوردم بهم خیلی کمک کرد اومدن سوندو کشیدن و رفتم خودمو شستم تو سرویس و شروع کردم به راه رفتن ..هرسری که راه میرفتم لخته میومد و خیلی دردمو اروم میکرد..
از سزارینم خیلی راضی ام برگردم عقب باز انتخابم سزارینه 😬😬
امیدوارم همه بسلامتی زایمان کنید 😍🌹