۶ پاسخ

حالا پسرمن ۶سالش تو پارک یک بچه روش آب ریخت پسرم از این کار بدش میاد پسرم به اون بچه همسن خودش گفت نریز بچه لج کردی پسرمم زدش پدر اون بچه جلوم گرفت بچه تو درست تربیت. کن منم گفتم بچه من خیلیم تربیتش خوبه بچه خودتو تو درست تربیت من ساکت رفت

ارسام من که پر زور وسایل رو از بچه ها میگره یکم بازی میکنه دوباره میره گیر میده به بچه ها که اینا مال من سوار نشید پیلدشون میکنه با جیغ و گریه

افرین عزیزم براش جایزه بگیر تشویقش کن
ماشالله عزیزم
خداحفظش کنه🥰😍🤩

پسر منم از خودش دفاع میکنه هیچی نمیتونع بهش زور بگه جایی نباشم هم مطمئنم کسی نمیتونه اذیتش کنه

چه خوب، خیلی خوبه که بتونه از خودش بدون حضور شما دفاع کنه

خداروشکر و شویق کن پسرت رو

سوال های مرتبط

مامان دخترم مامان دخترم ۲ سالگی
مامانا تجربه از شیرگرفتنم رو میزارم قبلنم گذاشتم؛ولی دیدم خیلیا پرسیدین...
با این روشا عالیه..بیاین بگم
⭕️اول اینکه دختر من بشدت وابسته بود و برای بچه های وابسته روش یهویی بهتر جواب میده
✅️روز اول وقتی از خواب بیدار شد بهش دادم و بعد تلخک زدم و هروقت دیگه اومد سراغش گفتم تلخه تا این که خودش تست کرد دید تلخه و دیگه اصلا نیومد سمتشون...شب هم ندادم هیچی
✅️درعوض اومدم خوراکی های مورد علاقش رو مثل بستنی تخمه هندونه و ‌.....خریدم و بهش میدادم ک سرگرم شه
✅️رو اول بعدازظهر بردمش باغ وحش حسابی سرگرم شد
✅️روز دوم رفتیم خانه بازی بازم حسابی سرگرم شد و در طول روز هم بازی میکردیم تو خونه
✅️✅️و اما واسه خواب شب که دخترم با شیر میخوابید و خیلی وابسته بود؛بردمش کتاب فروشی و به انتخاب خودش ۸ تا کتاب قصه خرید؛؛؛هرشب اون کتابارو براش میخونم تا میخوابه .....هر ۸ تاشو
و عاشقشون هست و خوب گوش میده تا خواب میره
🚩🚩خداروشکر اصلا نه اذیت شد نه بهانه گرفت و خیلی خوب همکاری کرد
🚩🚩اینم بگم من اول با روش تدریجی شروع کردم دیدم نمیشه دخترم بدتر شده بود و عطش شیر داشت تا اینکه یهویی و با تلخک گرفتم...فقط یکبار خورد و دیگه نخورد اونم در حدی ک فقط زبونشو زد بهش....
مامان 🌼نرگس🌼 مامان 🌼نرگس🌼 ۲ سالگی
خانوما یه تجریه از شیر گرفتن مو بگم
اخرین بار روز چهارشنبه ظهر دادم بهش شبش بی قراری کرد چندبار از خواب بیدار شد میگفت جی جی فقط و فقط آب بهش میدادم دوبار فقط خورد بقیش تو بغلم و رو پاهام میخوابوندم فرداش سینه هام پر شده بود تو حمام زیر دوش با اب گرم خالی کردم شب دومش اصلا بیدار نشد جز یبار آب دادم فقط
فرداش که روز سوم بود صبحش گریه کرد برا جی جی منم تلخک زدم سینه ام گرفت دهنش چندتا مک زد فهمید تلخه دیگه بیخیال شد
شب سوم سینه هام پر شده بود تو خواب عمیق بهش دادم خوب خالی شد و تاصبح اصلا بیدار نشد منم دیگه سینه هام پر نشد (خیلی عجیب بود برام چرا پر نشد سینه هام از جمعه شب تا امروز )
تا ۳ روز بهانه شیر میگیره روز چهارم به بعد خیلی کم یک باری گفت جی جی فقط
الانم دیگه نگفت هیچی امروز
ولی خب چون عادت داشت زیر سینه بخابه یا بغلش میکنم میخابه یا رو پا
خلاصه راحت بود هرچند من خیلی دل نازک و احساسی بودم خیلی غصم می‌گرفت و اینکه اون چند روز اول شوهرم خونه بود خیییییلی خوب بود
اگه نبود من زود جا میزدم واقعا حتما تنها نباشین هم واسه شما هم بچه خیلی خوبه
روز سوم هم جمعه هم بردمش پارک براش اسباب بازی گرفتم 😁
خدارو شکر بخیر گذشت
.۱۴۰۳ ۸ ۹ دو سال و یک ماه و ۲۲ روزگی از شیر گرفته شد 🥲😁