خانوما حس میکنم خیلی در حق بچم کم لطفی کردم وقتی شکمم بود همش خودم مقصرمیدونم سرزنش میکنم چقدمن مادرمیتونم بدبخت باشم اشکم همینجور میریزه وقتی بچم توشکمم بود دیگه رشد نکرد به اصلاح ایوجی ار شد تو۳۴هفته موندوزن نمیگرفت دکترگفت باید به دنیابیاد شیربخوره براش خوب نیست من بازم صبرکردم اما خبری نشد من شدم ۱۰ماهه ولی بچم تو۳۴موندبه دنیاش اوردم باوزن ۲۵۰۰ولی خیلی خیلی ریزکه نمیشد بغلش کنی حتی مادرم نمیتونست سرش اندازه یه پرتقال بودبعدفهمیدم حساسیت به پروتین گاوی داره خیلی رعایت کردم چون شیرخودم میخورد ازهمه چیم زدم ولی بچم همچنان ریزه بااینکه ۸ماهشه ۵۸۰۰وزنشه غذاهم بهش میدم امشب رفتیم خونه مادرشوهرم تاتونستن گفتن که شیرت قوی نیست خیلی ریزه هی بغلش میکردن مثل هندونه مینداختن بالا میگفتن وای مثل پر کاه غذابهش نمیدی میگم حساسیت داره هرچی نمیتونه بخوره مادرشوهرم میگه نمیدی که اینجوره بسکویت کردتودهن بچم بچمم نخورداب میاره سرخود میده میگم شیرنمیخوره نده میگه نه شیرت نخوره بهتره میگم بابا ژنتیکش اینجوره دکتربردم بازمیگن نه نمیدی اینجوره اونجوره تامیتونستن هیچی نبود نگن دکتربازی در نیارن اخر اعصبی شدم داد زدم بابا ژنتیکش اینجوره چیزی وجود داره به نام ژن...بلندشدم اومدم خونه ام ولی خیلی ناراحت شدم که خودم سرزنش میکنم دلم میخواد رفتو امدم قطع کنم اینا که من نمیخواستن حتی عروسی بهم نگرفتن نیومدن حتی زایمانم حتی بعدی زایمان کردم نیومد بیاد پیشم بمونه نمیخوام باشن چون سودی برام ندارن اخه من مادرچیکارکنم😭دیگه کدوم دکتربچم ببرم چی بدم بهش کاش میمردم کاش اصلا وجودنداشتم همه مقصرا منم منم که بد انتخاب کردم منم که میدونستم اینا بدن بچه اوردم😭😭😭

خودت سرزنش نکن بچت بعد یکسال کمکم وزن می گیره بچه منم حساسیت داره میدونم چقدر برات سخت پرهیز کردن و مواظب باشی چیزی ضرر نکنه

بچت سالمه؟؟؟ روزی هزار بار خداروشکر کن که بچه سالم داری...اگه دور از جون مشکلی داشت میخواستی چیکار کنی.!
خدا بهت یه دسته گل داده حالا یکم کوچولوعه که اونم چیز مهمی نیست رشد می کنه...به حرف بقیه اهمیت نده به درک بزار هرچی میخوان بگن
خودتم سرزنش نکن مشکل از اوناس نه تو و بچت...کو...لقشون

نگران نباش دختر های خواهر منم ۲۵۰۰ دنیا میومدن اما خوب وزن گرفتن و اینکه منم دقیقا مثل شما بود زندگیم خانواده شوهرم خیلی رو مخمن دقیقا عروسی برام نگرفتن همش کینه دارم ازشون ی روز تلافی میکنم

الهی بگردم 🥺آدرین همiugr بود تو 37 هفته با وزن 2 کیلو بدنیا اومد دکتر گفت اگه بیشتر بمونه ممکنه خون رسانیش متوقف بشه...وقتی بدنیا اومد ازهمون اول دکتر گفت کمکی شیرخشک بده ، سینه ام نوک نداره پسرم نتونست بگیره تا 1 ماه با شیردوش برقی میدوشیدم میریختم تو شیشه میدادم ولی بعدش دیگه شیرم خشک شد، شیرخشک میدم .
وای چقدر بدم میاد از کسایی که دخالت میکنن کارت خیلی سخته چون حساسیت داره😢

امان از این یه مثقال زبون...حق داری ولی به دل نگیر عزیزم....شعور تزریق کردنی نیست...منم لنگه اینارو دارم حتی به پوشک بستنمم گیر میدن....

دقیقاپسربزرگه منم اینجوری بود الان ۱۳سالشه اضافه وزنم داره😉منم مثل شماخیلی حرفابهم گفتن ک واقعاعذاب اوربودبرام .نگران نباش میگذره وخوب میشن

اینقدر خودتو اذیت نکن و حساس نباش از این گوش بشنو و از اون گوش در کن
هرچی گقتن بگو باشه و کار خودتو بکن و ارتباطتو کم کن ک کمتر اذیت بشی و اینقدر به خودت سخت نگیر و مراقب روح و روان خودتم باش
اون کوچولو بچه توهه و هیچ کس بیشتر از یه مادر دلسوز بچش نیست

غصه نخور عزيزم بزرگ ميشه اين روزام ميگذره من سر پسرم مثل شما بودم حساااس و زودرنج و بي تجربه ولي الان أصلا برام أهميتي نداره كي چي ميگه هر چيم ميگم جواب نميدم و لبخند ميزنم و أعصابمو خراب نميكنم،دختر منم ٧ماهشه ولي ٧كيلواه چون قندداشتم ورشدنكرد وبعدش زود دنيا اومد و تو دستگاه بود٢٤٠٠بود من مادر ميدونم بچم ريزه كوچيكه ولي اينم ميدونم شرايط بچم با بقيه فرق داره نبايد مقايسه كرد تنشون سلامت هر بچه يه جوريه ديگه ،وقتي زير٣به دنيا اومدن نبايد توقع چاق بودن داشته باشيم تازه دختر من شيرخشكيه و غذام ميدم

بابا من پسرم نزدیک ۱۱ کیلوعه مادرشوهرم به شاهان میگه ریزه

چه خانواده بیشعورس ولی شما ب یه طرفت بگیر خواهر

همیشه بچه اینجور نمیمونه همینجور ک زمان میگذره بزرگتر میشه و یروزی مثل همه نزمال میشه وزنشم