سوال های مرتبط

مامان فاطمه ❤️ مامان فاطمه ❤️ ۹ ماهگی
پارت ۳ کل بدنم داغ شد بی حس شدم تا پایین سینه ها بی حس بودم خیلی هم بی حال شدم زود فشارمو میگرفتن تنگی نفس داشتم بهم امپول اینا میزدن حالم بد نشه پرده انداختن جلوی صورتم ولی همه چیو می‌فهمیدم پاره شدن شکمم تکون خوردن شکمم صداها رو که واضح می‌شنیدم دکترم هم باهام حرف می‌زد از انور میگفت اسم نی نی چیه منم گفتم فاطمه گفت مبارکه اول شعبان ماه مبارک بدنیا آمد 😍😍😍بعدم صدای نی نی شنیدم که گریه کرد فداش بشم من آوردن صورت دخترمو گذاشتن رو صورتم بهترین حس دنیا بود ❤️❤️❤️🤲🤲🤲انشالله قسمت کسایی که منظر همچین روزین بلاخره رفتم ریکاوری همش میلرزیدم بخاطر داروی بی حسی بود شوهرم تند تند زنگ میزد ریکاوری حالمو می‌پرسید ولی من فشارم بالا بود خیلی میلرزیدم که بهم دارو اینا زدن فشارم آمد پایین بلاخره از ریکاوری منو بردن بیرون وقتی شوهرمو مادرمو دیدم انگار دنیارو دادن بهم خیلی وحشت داشتم آخه شوهرم خیلی حوشحال بود گریه میکرد فیلم دخترمونو برداشته بود رفته بود دیدنش بهم تو اون حال نشون میداد که ببین چه نازه هی منو بوس می‌کرد که خداروشکر تموم شدی نی نی آمد بغلمون ❤️❤️😍😍😍😂😂🤩🤩خدایا شکرت اینم تجربه من عالی بود سزارین دکترم بهترین بود خیلی دوسش دارم و همیشه ازش ممنونم .
مامان آریشاه مامان آریشاه روزهای ابتدایی تولد
مامانا سلام
تجربم از زایمان#سزارین
من سه روزه زایمان کردم خداروشکر حالم خوبه درد دارم ولی واقعا زیاد نیست ک نشه تحمل کرد
خب رفتم بیمارستان ساعت ۸ صبح کارامو انجام دادن و آماده اتاق عملم کردن ک شد ساعت ۱۱
بخوام بگم مزخرف ترین کار تو عمل همین گذاشتن سونده
درد نداش ولس حس سوزش بدی داشت ک اونم زود برطرف شد
استرس نداشتم خداروشکر
وقتی رفتم تو اتاق عمل نشستم رو تخت آمپول بی حسی رو تزریق کردن ک واقعا بنظرم اصلا درد نداشت
ب محص اینکه آمپول زدن شاید ۱ دقیقه طول نکشید ک از کمر ب پایین حس داغی داشتم و ب شدت پاهام سنگین شدن
خداروشکر اونقدر دکترم فرز و زرنگ بود ک فک کنم از برش زدن تا دنیا اومدن نی نیم ۵ دیقع طول کشید. نی نیم دنیا اومد و صداشو شنیدم حس فوق‌العاده ای بود بعد اینکه مشغول بخیه بودن یه مامایی اومد و تماس پوستی با نی نیم ایجاد کرد و نی نی رو شیر دادم ‌.وقتی اومدم بخش ب غیر از احساس سنگینی روی پاهام حس دیگه ای نداشتم یکم گیج بودم .
وقتی حسم برگشت کم کم آماده راه رفتن شدم
اولین راه رفتن از بقیع راه رفتنا دردناک تر بود ولی هر چه راه بری بهتر و بهتر میشی
دردام ک شروع شد با شیاف قابل تحمل بود و من از پمپ درد استفاده نکردم
دیگه خلاصه اگ برگردم بازم ممنون سزارین رو انتخاب میکنم چون واقعا راضی بودم حتی از اون چیزی ک فک میکردم خیلی راحت تر بود
حالا ببخشید اگ من کامل توضیح ندادم😂 اگ سوال داشتین بپرسین تا بتونم بیشتر راهنماییتون کنم😂
راستی من تو ۳۸ هفته و ۲ روز زایمان کردم نی نی ۳۸۰۰ وزن و ۵۱ سانت قدش بود😍🥹🧿
و اینم بگم ک سایز شکم هیچ ربطی ب وزن نی نی نداره
حتی وقتی ک رفتم اتاق عمل پرسنل با تعجب میگفتن پس کو شکمت
حتی خود دکترم باورش نمیشد وزن نی نیمو🧿😂