۱۶ پاسخ

میان هیچ
نظر و پیشنهاد و انتقادشون آدمو خفه میکنه

تنها حُسنی که غربت و غریبی برام داشت همین بود که جز خواهرم کسی نبود بعد زایمان بخواد بیاد خونه مون 😬😬

حالا بر عکس من خوشم میومد فامیل بیان سر بزنن روحیه خودمم عوض میشد مامانو مادر شوهرم بودن برا پذیرایی

رفت و آمد به کنار حرفایی میزنن که آدم ناراحت میشه

منم تو این شرایط دوس ندارم مهمون بیاد..
حوصله مهمون ندارم دوسدارم خونه خلوت باشه

واسه ما که تا چند روز فقط مهمونیه

آره واقعا سخته مهمون بیاد وبره واقعا خسته کننده تو این حال

وای پدر منو ک دراوردن از بس رفتن اومدن

ارههههه ارههه دقیقااا اقا من شبا بیدارم با کولیکش روزا رو میخوام بخوابم

من از همین الان تو فکرشم کاش درکشون میرسید هرچقدر از سرلطف باشه

آره واقعا

منم از الان ب فکر اونم
دوست ندارم تو اون شرایط دورم شلوغ باشه
خدایی سخته 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

آره بخصوص میگم کسایی ک ی زنگ نزدم حالم بپرسن ... ولی برای فصولی می‌خوام بیان

ارره منم خیلی حساس شدم ایندفع جوری که به مامانم میگم زایمان کردم دلم نمیخاد کسی بیاد حتی خاهرشوهرام
به شوهر و مامانم میگم موقه زایمانم شد به کسی نگید زایمان کردم تا نیان

اخ اخ اینقدررر بدهههههه منم اصلاااااا دوست ندارم اوایلش کسی بیاد و اینکه هنوز به دنیا نیومده خیلی حساس شدم اصلا دوست ندارم کسی بغلش کنه یا بوسش کنه مخصوصا بچه های فامیلللل🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

موافقم

سوال های مرتبط