خانوما میشه لطف کنید حرفامو بخونید و راهنماییم کنید؛ پسر من تا همین چند روز پیش یه بچه اجتماعی و فوق العاده خوشرویی بود هرکسی بهش نگاه میکرد لبخند میزد و زود ارتباط میگرفت چندروز قبل من یه مهمونی داشتم که میران برای اولین بار میدیدتش دوستم تا وارد خونه شد و پسرم رو دید به جای سلام کردن با صدای بلند پخ کرد میران از ترس لرزید و جیغ زد حدود یک ساعت طول کشید تا آروم بشه محکم چسبیده بود به من و‌مدام‌ نگاهش به دوستم بود و هر چند دیقه یه بار با صدای بلند جیغ و گریه و این داستان تا وقتی بخوابه ادامه داشت و من واقعا ناراحت شدم حالا بماند که مهمونم به جای معذرت خواهی کلی مسخره کرد که بچت ترسوعه اجتماعی نیست آدم گریزه!! الان میران سه شبه که راحت نمیخوابه با گریه از خواب میپره بغل هیچ کسی نمیره میچسبه به خودم حتی بغل مامانم که خیییییلی باهاش خوب و راحت بود نمیره و گریه میکنه من الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنم میشه راهنماییم‌کنید

بارداری زایمان

۱۹ پاسخ

تامیتونی هی بخندونش مخصوصا اطرافیانش تاآروم بشه

نگران نباش ،چون نوزاد زود فراموش میشه ،یه خورده زمان میخواد

از ادم هایی که مسوولیت کارهاشونو قبول نمیکنن متنفرررررررررررم به جای معذرت خواهی هزار تا برچسب زده!!!!!!!!!!!

چقد بعضی از آدما بیشعور تشریف دارن من بودم بهش زنگ میزدم شرح حال بچمو براش میگفتم تا دیگه بچه ای رو نترسونه و ارتباطمو قطع میکردم باهاش

عزیزم با مشاوره های کودکان صحبت کن به نظرم بهترین راه و واقعا متاسفم خیلی سخته
من از مشاورمون خیلی راضیم دوست داشتی بگو بهت معرفی کنم برو راجبش سرچ کن

ای وای
عجب دوست مریضی داری 😑😑
براش سرکتاب باز کن عزیزم ترسیده

سلام کنارش یه کاسه نمک بزار یه روز بمونه تمااام انرژی منفی و ترس بچه رو میگیره
بعدش نمک و بریز توی اب سینک
نمک برای ترس و پریدن از خواب بچه ها عالیه

الهی عزیزم چقدر ترسیده بچه طفلی به نظرم با اون دوستت قطع رابطه کن و بگو ارامش بچت برات از همه چی مهم تره😑😑

کار دوستتون خیلی بد بود خیلی.
ولی اکه هی میپره از خواب و گربه می‌کنه. میتونی. یه تیکه آهن داغ کنی بعد زیر بچه بگیری. بچه رو بالا نگه داری یکم آب بپاشی رو اهنه تا صدا بده. بعد بااین آب یکم بده بخوره. با بدن شو صورتشو مسح کن. تا ترسش بره

براش زاغ و اسفند دود‌ کن تخم مرغ هم بشکن اگر کسی هم بلده بده ترسش بریزه

سعی کن همش براش اهنگای اروم بخونی موقع خواب و بزاری کنار خودت بخوابه تا خودت رو احساس کنه یواش یواش یادش میره چون هنوز خیلی کوچیکه که بخواد روش اثر طولانی بزاره نگران نباش
فقط سعی کن دیگه با اون مهمونت رابطه ات روقطع کنی چون اگر هر بار ایناکار تکراز بشه دیگه اون وقت کارت سخت میشه

خواهرم عزیزم هیچ وقت دیگه نذار بچت اون شخصو ببینه اصلا خونشونم نرو خیلی کارش زشت بود. تامیتونی باهاش بازی کن کارایی که خوشحالش میکنه انجام بده کم کم از یادش میره نگران نباش زود گذره

تف کن تو صورت دوستت😑
اعصاب ادمو خورد میکنن
داداش من کوچولوعه 6 سالشه هرازگاهی واسه دخترم پخ میکنه دخترمنم مثل پسر تو میشه شبا توخواب هی یادش میاد

ولی من امتحان کردم
باهاش بازی کن با صدای ملایم براش اهنگ بخون یه روز خوب و اروم و پر از بازی باهاش بساز اون خاطره بد رو فراموش میکنه
من امتحان کردم جواب داده

بانمک ترسش رو بردارین

خیلی معذرت میخوام اون شخص مشکل روحی وروانی داره
چطور دلش اومد این کارو بکنه
بچه ات ترسیده طول میکشه تا خوب شه
خیرنبینه دوستت

اول ک خاکتوسر دوستت واقعا دوم بچه ترسیده بخاطراونه بالا سرش قران بزار موقه خاب کنارش دراز بکس دستتو بده دستش وقتی خابه

بچه ترس افتاده تو دلش... خدا همچین ادمایی رو لعنت کنه.. قشنگ کنارش بدون فاصله بخاب دستشو تو دستت نگه دار تا چند روز بشه از یادش بره

چقدر دوستت بیشعور و نفهم طفلی هنوز 6 ماهش

اخی عزیزم
ترسیده براش سرکتاب باز کن

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۹ ماهگی
سلام مامانا
میخوام از تجربم در مورد ختنه با لیزر بگم اونم در هفت ماهگی .
بزرگترین ترس و چالش من بعد از بدنیا اومدن کارن ختنه کردنش بود.
طوری که به هر بهانه ای تا هفت ماهگیش عقب انداختمش تا اینکه مردم و زنده شدم تا نوبت گرفتم.روزی که ختنش کردیم از همون شروع کار گریه های شدیدش شروع شـ‍ــــد تا سه ساعت بعدش که جیش کرد بعد تا اخر شب بی قرار بود درد داشت و برای هر بار جیش کلی جیغ و داد میکرد .موقع خواب بهش یه قطره چکان شربت دیفن هیدرامین که خواب اوره دادم شب تقریبا خوب خوابید از صبح دیگه موقع ادرار اذیت نشد خیلی بهتر از روز قبلش بود تا اینکه بردیم شستیمش تا پانسمان بیفته اونجا هم کلی گریه کرد توی مطب دکتر هم موقع پماد زدن خیلی خیلی اذیت شد و گریه کرد .تا دو مرحله هم موقع پماد زدن گریه شدید کرد ولی الان که تقریبا چهل ساعت از ختنه گذشته حال عمومی پسرم خیلی خوب شده راحت بازی میکنه بهونه نمیگیره البته ناگفته نماند که خیلی ترسیده موقع تعویض پوشک کلی گریه میکنه.ولی با تمام سختیاش خوشحالم که با لیزر انحام دادیم سرعت بهبودیش خیلی خوب بود .امیدوارم شمایی که این تاپیک میخونید پسرتونو توی سن خیلی پایین تر از پسر من ختنه کنید که این همه سختی نکشد هم خودتون هم کوچولوتون.