۵ پاسخ

منم بچه هام شیر به شیر مامانم و مادرشوهرم یه شهر دیگن تنهام شوهرمم صب میره شب میاد .دیروز کلی گریه کردم دخترم ویروس گرفته خیلی بی قراری میکنه از خستگی زیاد کلی گریه کردم .با خودم میگفتم مگه ادم چقد دیگ توان داره چقد کشش داره .ولی خب ادامه ک میدی خودتم تعجب میکنی .دیدم شما هم مث منی

حدا قوت مامان نمونه ب احتمال زیاد بچه هات پشت سرهمن درسته؟

چرا سرپایی همش؟

والا من که روز ۵ بعد زایمان از مشهد ۵۰۰ کیلومتر اومدم ،پاها ورم کرده بود ،دخترم استفراغ شدید و اسهال... بازم اون چند روز مادر شوهر و مامانم بودن ،تا ۱۸ روز دیگه تنها شدم ... شوهرم کمک میکنه دخترم نگه داره ولی یک ساعت بگذره با بچه لج میکنه...تاان با شوهرم سه تا بچه دارم

اللن تاپیک هاتو خوندم.تو هم مثل منی. شرایط زندگیت. بزار بدتر هم میسه الان که بچه کوچبکه روزای خوشت هست. خدا اون روزو برا گرگ بیابون نیاره که با هم مریص بشن. من تک و تنها بودم بچه هام با هم مریص شدن تب شدید و لرز دوتا با هم خودم تنها تو خونه‌ .. اگه بخام از سختیا بگم میشا کتاب نوشت . چ میشه کرد فقط مراقب خودت باش ب خورت برس شده عصر بجه ها رو بزار پیش شوهرت ملهی یک بار برا خودت خرید کن نزار مثل من بشی تا خودمو دید ب خودم اومدم دیدم دکتر بهم گفته تو تیرویید هاشیماتو سده تا اخر عمرت باید دارو بخوری بیماری پوستی گرفتم از اعصاب و خرص و جوش...‌‌. بین خودت شوهرت دوری ننداز خودت برو که بهت برسه.....

سوال های مرتبط