پسرم یه موتور داشت
جاریم اومد خونمون
اینو توکمد دیواری قایم کردم بچش رفت برداشت چندبار گفتم میشکنه دیگه آخرش شکست منم گفت دیدی آخرش شکستی جاریم گفت حالا میخری گفتم شما وضعتون خوبه ما خوب نیست اینو پدرم خریده براش
حالا ما اگه بریم در اتاق قفل میکنه
منم یاد گرفتم
اون که بچه بود ولی مامان و باباش باید مراقبت میکردن🫤
وای انقد از این مامانا بدممممممم میاد ک نگو
من این موقع ها همیشه چسب میزدم به کمد یا کلا در قفل میکردم
با پاهاش میرفت رو پتو و تشک بچم اینقد حرصی شدم ک نگو دوس داشتم خفه اش کنم حالا گذاشتمشون کنار فردا بشورم
وقتایی که اینجور بچه هایی میلن خونت هر چی دم دست هست بزار تو اتاق درو قفل کن
من که راحتش کردم سالی یبار اونم خونه ی پدرشوهرم برادرشوهرامو میبینم ...تازه میام میگم خداروشکر رفت و آمد مون صفره
شکست میگفتی عموش یه خوشگلترشومیخره تا بفهمه ناراحتی
بچه ها خیلی شیطونن واقعا
من بودم به مادر بی مسئولیت وبی فرهنگش حتما یه چیزی میگفتم
پیش میاد
منم زخم خورده ام
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.