یاد پارسال میفتم ک این موقع ها چقدر استرس داشتم میگفتم یعنی میشه دوتاشون سالم بدنیا بیان هردوتاشون توی اتاقشون برن🥹بارداریم پر خطر نبود و استراحتی نبودم ولی همش فکرای بد داشتم🥲خداروشکر ک گذشت و امسال بچهام بزرگ شدن ک مراسم شیرخوارگان برن الهی ک حضرت علی اصغر همراه همه ی بچها باشه
💚آمییییییین💚

سلام رفيق يادته چقدر باهم نگران ميشديم و جقدر بهم ارامش ميداديم؟ گذشت رفيق قدر لحظه هارو بدونيم

پارسال همش دعا میکردم سزارین اورژانسی نشم ک خداروشکر نشدم 😍🥺

لباس ها را شما از کجا گرفتید؟

دقیقا منم همین حس و حال رو داشتم
و از وقتی گفتی خونرسانی یکی از قل ها خیلیییی ضعیفه و شاید دیگه نمونه چقدر گریه کردم چقدر نذر کردم.... ولی حاتمو از امام حسین چ حضرت ابوالفضل گرفتم....
خدایا شکرت💜
شنبه قراره نذرمو ادا کنم سفره علی اصغر بندازم و روضه بخونم تو خونمون... واسه همه مخصوصا چشم انتظارا دعا میکنم🌸

اخ پارسال🥲❤️
چه حس متفاوتی داشت

منم همینطور با این حال ک من این روزا بیمارستان بستری بودم😢

خدا نگه دار همه بچه ها باشه♥️

دقیقا
پارساال هی نگران بودم که ۳۸ هفته برسونم خودمو😂😂