حس میکنم دیگه بچمو دوست ندارم💔

طبیعیه گلم بعد زایمان بخاطر تغیرات شدید هورمونی ، افسردگی بعد زایمان مسئولیت های زیاد و سنگین بچه ، تغییر یهویی روابطتون با همسر ، ضعیف شدن بدنت و حس بی حال و خستگی باعث میشه همچین حسی داشته باشی
به مرور که بزرگتر بشه خوابش مرتب بشه غذاخور بشه کم گم بازی کردن یادبگیره خیلی خیلی اوضاع بهتر میشه بدن خودت هم به حالت عادی برمیگرده هورمون هات منظم میشه اونوقت عاشق بچت میشی مطمئن باش😉
فقط چاره ات صبره عزیزم

بخدا ی وقتا از شدت کلافه بودن خستگی بیخوابی دوسدارم بمیرم دست خودم نیست حرصم میگیره ی کم سرش داد میزنم غر میزنم ولی دودیقه نمیشه مث سگ عذاب وجدان میگیرم پشیمون میشم،اون شب شوهرم دوساعت برد خونه مادرش که دوکوچه اونورتره اول که برد گفتم آخیش یکم باخودم خلوت کنم بخدا نیم ساعت نشد قلبم داشت پرمیزد واسش

سلام عزیزم خوبی؟تاپیکاتو خوندم ببین عزیزم اگه پسرت دراین حد کم خوابه حتما ببر دکتر بعد دوره داره ی دوره بچه کلا خوابش بهم میریزه منم مث شماس شرایطم بخدا کلا نق میزنه من فقط مشکل خوابشو ندارم اینکه همش بغل میخواد و زمین اصلا نمیمونه منو واقعا کلافه کرده بخدا کمر برام نمونده توبغلم میگیرم آشپزی میکنم کارامو میکنم ی چای نمیتونم باخیال راحت بخورم،بخدا دستشویی ام نمیتونم برم تازمین میزارم جوری گریه میکنه بیا و ببین،منم مثل شما صب تاشب تنها توخونه واقعا سخته ولی ببین تحمل کن بهترمیشه ولی حتما ی دکترببر
این روزام میگذره زود بزرگ میشن عب نداره ما باخواسته خودمون ب دنیا اوردیمشون همینکه سالمن ی دنیاس درسته پاره شدیم سخته ولی خب اینو بدون هزاران نفرهستن آرزوی بچه دارشدن دارن حسرت بچه تو دلشونه.من ازخودت بدتره شرایطم ولی سعی کن بافکرای خوب خودتو اروم کنی

کاملا طبیعیه
هم جونت واسش درمیره
هم خسته شدی
علایم افسردگی پس از زایمانه

اگه اینستا داری برو پیج فهیمه اکبری
میگه مادر کافی باش نه مادر کامل

منم همین حس رو تجربه کردم

طبیعیه واقعا. من دخترم یک روز نخوابه و نق بزنه تا شب دلم میخواد بذارمش دم در! وقتی هرروز این روند تکرار بشه حق دارید حالتون بد باشه و حس علاقه نکنید. حتما از مشاور برای خودتون و دکتر برای خواب پسرتون کمک بگیرید. الان حتی تو اینستاگرامم کارشناس‌های خواب خوب هستن پیج دارن دوره میفروشن اگر مشکلی نباشه و اینو باید با دکتر چک کنید، اگر نباشه با همین تکنیک‌های خواب دو سه ماهه خوابش درست میشه بعد می‌بینید حال خودتونم خیلی بهتر میشه. اگر میتونید کاری کنید شیشه هم بگیره حتی اگر شیرخشک نمیدین شیر خودتون رو بدوشید یکی دو وعده در روز شما بخوابید کس دیگه شیرش رو بده.

دخترمن ۱ساله شد
همچنان بیخاب لجباز شیطون جیحیغو غذاخوری نمیخوره و هی مریض میشه بزرگتر بشن بدترن

عزیزم بنظرم شما با اینهمه اذیتی که میشی حق داری که حس میکنی دوسش نداری دختر منم همسن پسر شماست ولی شبا از ساعت ۱۱ می‌خوابه تا ۴-۵ صبح تازه بعدش خودم بیدارش مکنم بعدازظهر هم ۲-۳ ساعت میخوابه که میتونم کارامو انجام بدم شوهرمم کمک میکنه ولی بالاخره بعضی روزا خوابش کمتره دوس داره باش بازی کنم نق میزنه من دیگه اونروز حس مکنم اصلا دوسش ندارم طبیعیه

حتما افسردگی گرفتی
از یک مشاور کمک بگیر
و بدون این حس کاذبه کافیه که به این فکر کنی اگه خدایی نکرده اتفاقی براش بیفته یا از دستش بدی زبونم لال اون وقت چه حسی داری. اون موقع میفهمی هنوزم جونت به جونش بنده

حرز امام جواد داره مهدی؟
خیلی اثر داره ها
من یه چیزایی هم از عالم شنیدم که جای گفتنش اینجا نیست
در کل حرز امام جوادم برای همه چی خوبه اگه نداره امتحان کن

عجب ،لابد افسردگی گرفت

چند وقته بی خوابی و.... هست درست میشه
خودت شاید افسردگی گرفتی

وزنش خوب پیش رفته تاالان؟
خواب کم طبیعی نیست، دکتر بردی؟ رفلاکس نداره؟

خانواده خودت یا همسرت نزدیک نیستن یه ساعت بزاری پیششون کمی استراحت کنی؟
اگه نه یه ساعت بزار پیش شوهرت به خودت برس.....
شیر خودتو بدوش براش بزار

مگه میشه سرباز امام زمان رو دوست نداشته باشی عزیز دلم...
عشق مادرانه چیزیه که هیچ وقت از بین نمیره
این حالت معنی دیگه ای داره
مثل خستگی...

عزیزم خسته میفهمم من پسرم تا ۷ ماهگی فقط باید راه میرفتم رو دست باید می‌بود خوابیدنش همینجور باید اینقدر راه میرفتم تا خواب می‌رفت رو دستام دیگه دست و کمر و پا برام نمونده
شوهرم اصلا هم کمک نمیکنه
پسرم اصلا از بغل پایین نمیامد ب سختی رو زمین مبگذاشتمش ..

دیگه بعدش کم کم بهتر شد الآنم بغل میخاد بیرون میخاد بره
و خیلی چیزای دیگه اذیت کردن و خراب کردنش و شکستن و چیزای دیگه اش ب کنار ..
من شهر غریب ۲۴ ساعت خونم و حتی ی پارک هم منو نمیبرع خودش تا شب بیرونه😐

مامان مهدی جان
قطعا شما مادرشی و بهتر از همه میفهمی بچتو
اما من واقعا حس میکنم این بچه گشنگی میکشه... علائمی که میگی رو پسر من تقریبا داشت و همش بخاطر گشنگی بود.
گاهی وقتا مادر فکر میکنه بچه سیر میشه اما نمیشه در حقیقت.
من چون خودم و شوهرم بنا به دلایل شخصی و عقایدی که داریم شیرخشک اصلا ندادیم بهش، پس توصیه هم نمیکنم
اما بنظرم فکر یه شیر کمکی برای بچت باش
این راه و برو امتحان کن
حجم غذاشو کم کم بیشتر کن
بچه به غذا بیوفته احتمال داره خوابش بیشتر شه،
من بجای شیرخشک، شیر بز طبیعی میدم بهش(از نظر طب سنتی تنها جایگزین مناسب شیرمادره، سازگاری بسیار بالایی با بدن انسان داره و باعث یبوست و کولیک و اینا نمیشه)
حتما بنظرم اولین فرصت فکر شیر کمکی باش ضرر نداره شاید بهتر شد

چرا اینجوری نگو

عزیزم مگه میشه بچتو دوست نداشته باشی. فدات احتمالا افسردگی گرفتی 🥺

اینا بخاطر افسردگیه و خستگی
طبیعیه خیلی از مادرا این حس رو تجربه میکنن اگر براتون امکانش وجود داره یه مشاوره بگیر

تو فقط خسته ای خیلی هم خسته ای وگرنه بچت رو خیلی دوس داری که هر وقت گریه میکنه بغلش میکنی و ساکتش میکنی براش تلاش میکنی تا همون ۵ دقیقه رو هم بخوابه از خودت ناراحت نباش که حس میکنی دوسش نداری این عادیه چون بدن و مغزت خستس.سعی کن قرص اهن بخوری.اون بچه همه زندگیش تویی ۱۴ ماهه داره با تو زندگی میکنه عادیه که نتونه ازت جداشه

عزیزدلم شاید خسته ای شاید کم اوردی ولی به این فکر من که اول از تو اون بچه اس که دلش نمیخواسته تو این زندگی بیاد و این شمایید که اونو اوردید تو این دنیا و الانم بجز شماها کسیو نداره الانم بخاطر سنتونه افسردگی گرفتین بخاطر تنهایی و شرایط سخت بچه داری که دیگه هیچی مثل قبلا نیست براتون

این اثلأامکان نداره یه مادربچشودوس نداشته باشه

وایی اینا نشونه همون افسردگی بعد زایمان نیس؟چون شنیدم بعضیا بچرو دوس ندارن

یاخدا 🫤 مگه میشه

این حس ها طبیعیه از خستگی زیاده...اینکه همش بچه پیشمونه و یکی نیس دو یاعت دورش کنه از ما همش از اینه

خسته شدی🥲
اگر توانشو دارید ی مسافرت برید

بزارش یه گوشه از خونه سمتش نرو
وقتی که برات گریه کرد نگاش کن ببین دوست داری بغلش کنی یانه؟
ببین وقتی گریه می‌کنه ناراحت میشی و قلبت فشرده میشه یا نه؟
اونوقت میفهمی که هنوز دوستش داری یا نه

مگه میشه عزیزم حتما از خستگی زیاد این حس دارین یکی دو ساعت بذارش جایی استراحت کن اونوقت میبینی چقدر دلتنگش میشی

از هیچ کاری براش دریغ نکردم تا الان تمام تلاشمو واسش کردم ادامه هم میدم اما دیگه دوسش ندارم حس میکنم

🙄