۸ پاسخ

انشالله این یکی‌دو هفته اخر ب خوبی و بگذره عزیزم خودتو با کار زیاد اذیت نکن🥲منکه هفتم خیلی پایین تر از شماس وقتی پشت سر هم کارامو انجام میدم کمردرد و دل درد خیلی اذیتم میکنه مراقب خودت و کوچولوی تو راهیت باش

کدوم بیمارستانی

خسته نباشی ولی چرا انقد کار کردی دم زایمان🥲

امیدوارم زایمان خوبی داشته باشی عزیزم❤️کیفشو ببر ک وقتی بچه ب دنیا بیا حالا حالا ها وقت کیک درست کردن و کارای اضافی رو نداری😬

خسته نباشی عزیزم ایشالا زایمان خوبی داشته باشی🥹😍😍من ک وقتی ب زایمانم فکر میکنم خیلی استرس میگیرم 😪

ان شاء الله بسلامتی فارغ میشی عزیزم همه این خستگیا از تنت میره نی نیتو که میبینی

الهی چیزی نمونده بسلامت طی کی هفته اخرتو

آخی
خسته نباشی عزیزم
باز خداروشکر چیزی نبودهمنم از خستگی خوابم نمیبره

سوال های مرتبط

مامان روژیا مامان روژیا ۴ ماهگی
پارت اول
جمعه عصر رفتم بیمارستان نامه رو دادم گفتن نمیشه چون مهر یا امضا دکترو نداره دکترمم خیر سرش رفته بود مرخصی گفتن دکترای دیگه قبولش ندارن برو مطب دکتری ک میخوان عملت کنن نامه بیار فرداش منم خیلی ناراحت شدم چون فرداش وقت عملم بود صبح با مامانمو شوهرم رفتم مطب نوبت گرفتیم گفت واس چهار عصر واقعا اعصابم خورد بود ک مامانم گفت بیا یه سر بریم بیمارستان شیفتا عوض شدن الان شاید اونا قبولش کنن رفتیم هیچی نگفتیم نامه رو دادیم گفتن باشه این نامه رو قبول نمیکنیم ولی امروز وقت خودته ما بهت نامه بستری میدیم خلاصه به دکتری ک نوبت گرفته بودم زنگ زدن دکترم پذیرفت و گفتن برو کارای لازم بستری رو انجام بدیم واقعا خیلی خوسحال شدم باورم نمیشد فقطم بخاطر مامانم بود قربونش برم بردنم یه اتاق نوار قلب زدن و رگمو گرفتن بعدش گفتن شلوارتو درار سوند میزنیم خیلییی لحظه بدی بود اولش ک وصل کردن درد نداشت ولی بعدش مث این بود ک عفونتاینا داشتم واژنم خیلی درد داشت نمیتونستم راه برم قلبم یه جور شده بود بردنم رو تخت بستری تا دکتر بیاد