خانوما شما برای ارامشتون چیکار میکنید من اینروزا خیلی بهم ریختم خیلی گریه میکنم دعوام میشه با دیگران
چیکار میشه کرد

سلام عزیزم نگران نباش همممون به خاطر هورمون ها که بهم ریخته اینطوری هستیم
بیشتر خودت و سرگرم کاری بکن و بیشتر ذکر صلوات و بسم الله رو بگو

قرآن بخوان و به سلامتی بچه فکر کن خودتو سرگرم کن

منم همینطوریم خودم خودمو آروم میکنم با خدا حرف میزنم توکل میکنم بهش دیچه چاره چیه

وضعیت منم همینه هیچی فقط استرس گریع و عصبی

منم هی میگم بریم بیرون وقتی میریم میگم سرم درد میکنه برگردیم
کلافه شدن از دستم خخخخ

من دعا میکنم باخداحرف میزنم قرآن هم میخونم خیلی خوب میشه روحیم

خودتو با ی کتاب یا رمان جذابی مشغول کن.

منم بعضی وقت ها بی دلیل نمی‌دونم چرا حوصله هیچ کاری رو ندارم دلم میگیره میخام گریه کنم

منم دقیقا همینطورم از خودم متعجبم. سرتو به کارایی که دوست داری گرم کن، حواست پرت میشه. گذراست.

آهنگ گوش بده و ریلکس کن. به قیافه ریز و خوشگل بچه توو شکمت فکر کن.. به سلامتی به نعمتایی که داری به حس مادرانه‌ای که داری تجربه میکنی فکر کن و افتخار کن و شکرگذار باش❤️ گاهی بنویس تا تخلیه روحی بشی..

با شوهرم دردودل میکنم

من جدول گرفتم جدول حل می کنم. کتاب بخون.

وقتی حالم خوب نیس پامیشم خونه تمیز میکنم یکم حالم بهتر میشه فراموش میکنم اون غم رو وقتی سرگرم کاری میشم

مقصر نیستی آدم اینجور میشه تو بارداری همه ما این حسو تجربه کردیم

هممون همینجوریم بایداین روزاروبه امیدخدابگذرونیم 🥲

من الان وسط بازسازی خونه
از این ور این خونه جابجایی وسایل
مامانم و خواهرم دارن میرن کربلا
همه چی بهم ریخته
ولی ارووومم میگذره این روزا هم خونه آماده میشه هم وسایلا جابجا میشه ولی این سه ماه آخر جنین دیگه تکرار نمیشه

تقصیر تو نیست عزیزم توی این هفته ها هورمون ها به هم میریزه منم همینجوری بودم

منم اینطوریم یوقتا گریه میکنم بهانه میگیرم جدیدا فیلم نگاه میکنم

منم سر بچه اولم خیلی اینجور بودم چون اون موقع همه اطرافم بودن بلاخره همیشه اطرافیانمو میدیدم با حرفاشون با قضاوتای بیجاشون و یه سری حرف و حدیث و حاشیه مغزم باید کلنجار میرفت اما الان برا بچه دوم چون خونه ام دیگه تو اون شهر نیست و از اصفهان اومدم کرج دیگه تو کرج فقط خودمم و شوهرم کسی رو نمیبینم خبری از کسی ندارم مغزم ازاد تره همش خونه یا خوابم یا گاهی با همسرم بیرونم یعنی دغدغه کلنجار با دیگرانو دیگه ندارم راحت ترم انگار تو بارداری ارامشم بیشتره تنها دغدغه ام فعلا شده کی بتونم پاشم خونه تمیز کنم همین چون گاهی حالم بد میشه وگرنه دیگه اصلا خودمو خسته نمیکنم با دیگران بخوام بحث کنم همین ادما ارامشو از زندگی ادم میگیرن