دو روز پشت سر هم خاهر برادر من بیان شوهرم سکته میکنه بعد بچه های خاهرش که از شهرستان اومدن ۶ ساله و ۱۱ ساله حااالااا اون یکی بچه های خاهر شوهرام هیچ هاااا
اینا سر صبی ساعت ۹ میان در خونه رو میزنن بچه منم نق نقو فوری بیدار میشه میگن ازه دیگه بیداره ولی خابش ناقصه پدرمو در میاره تا باز بخابه تاااااا درو باز نکنم همچناااان میکوبن درو
بعد چیکار کنم آخه میخام دهنمو باز کنم میگن بچس دیگه دوسش داره اینام از راه دور اومدن ۱۰ روز دیگه میرم اگه اینام برن خاهر شوهرای دیگه و بچه هاش هستن دیگه مثلا میبینی دارم شیرش میدم کم مونده دیگه بیوفته رو خاب بلههههه درو میکوبن
خیلی گفته شوهرمم نه در اون حد ولی هشدار داده ولی خب اونا نفهم تر از این حرفان
چیکار کنم آخه من الان باز اومده انقده درو میکوبه که میگه بچه بیداره
فوری دخترم با صدای اون چشاشو باز کرد و گریه منم گفتم نه بیدار نیس بذار بخابه بعدا بیا😑😑😑😑🤦🏻‍♀️دردم یکی بود به اون یکی میسوختم 🚶🏻‍♀️

۱۶ پاسخ

اوکی اونا بچن بچه منم دوس دارن ولی خب بچه من به خاب نیاز داره وقتیم نمیخابه هم خودش اذیت میشه هم من

وای تو میگی بچه من خواهر شوهرام اینجورین بعدظهر ک پسرم خوابه میان زنگو میزنن منم مجبورم سیم ایفونو بکشم بعد ب گوشیم زنگ میزنن بعد ک مجبورم جواب بدم ازقصد بلند حرف میزنن تا بچمو بیدار کنن کلا فامیلای دوراز جون نفهمی داریم

یک بار جدی بگو وقتی بیدار شد خودم میارمش پایین هر دفعه درو می‌زنید بچه از خواب میپره یا به بزرگترشون بگو

بهشون بگو هروقت خواستید بیایید اینجا بهم زنگ بزنید که درو باز بزارم بیایید داخل که در نزنید بچه بیدار شه

اگہ ممکنہ خونتونو بفروشین یہ جای دیگہ خونہ بگیرین

ینی دقیقا مشکل تو مشکل منم هستا. ولی خداروشکر خواهرشوهرم دیگه رفت خونش که تهرانه. یه ناه بود اینجا پلاس بود. جالب اینجاس نیهلنو میخوابوندم میومدن در میزدن نیهان با صدای در بیدار میشد میگفتن بده نیهانو ببریم پایین میگفتم خوابه. رفتن به مامانشون گفتن بچه بیدار بود زندایی به ما دروغ گفت خوابه🤦‍♀️. حالا بیا این نفهمو قانع کن که خواب بود یه لحظه با صدای در چشماشو وا کرده

بچه رو همونطور که خواب زده شده ببر پایین بده به مادرشوهر یا خواهرشوهرت بگو حالا بخوابونش خودت بیا بالا بزار ببینن بچه ک
بدخواب بشه چقدر بده..بعدم بهشون بگو وقتی میگم بچه سرحال باشه خودم میارم پایین بخاطر ایناست ...دیگه اینکارو نمیکنن

من ازدست مادرشوهرم در و قفل میکنم دم به دقیقه میخواد بیاد بچه رو ۵دقیقه میگیره هوایی میکنه میره

وااییی خییلی رو مخه
منم این مشکل دارم 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
بچه های جاریم کنار مون میشنه همین مشکل دارم اونا خیلی سرو صدا میکنن
ولی در هارو قفل میکنم

درکت میکنم قشنگ من که در خونه رو قفل میکنه به هیچکدوم رو نمیدم ناراحتم هستن ازم تو هر جمعی ام تیکه بارم میکنن ولی اصلا برام مهم نیست

چقدر سخت چقدر بی درکن حالمو آدمو خراب میکنن بگو بچه ۱۰ماهه به خواب بیشتر احتیاج داره رک بگو دیگه در نزنید هر وقت خودم خواستم میگم بیاین

تقصیر خواهر شوهرته که هیچی حالیش نیس
منم ازاین فامیلا دارم
پدرمو دراوردن، اصلا هم بهشون محل نمیدما، ولی باز ول کن ما نیستن

خب خونتو جدا کن

از دسته شوهرا ب هیچ حرفی حالی نمیشن فقطپشته خانواده خودشونن

چه رومخن

اون بچه ان انامازن نمیفهمن مادرشون باید به اونا بفهمونه که اونم خودشو زده به اون راه

سوال های مرتبط

مامان دوتاشیرین عسل مامان دوتاشیرین عسل ۱۱ ماهگی
مامان دونهـ برفـ |🌨️ مامان دونهـ برفـ |🌨️ ۱۴ ماهگی
ای خدااااا مگه چی میشه به من بره آخه بچه چقد حسودی آخه تووو😐😐😐😐😑
میگفتم منم یکسالو نیم دندون در اوردم به خاطر اونه بچمم دیر در میاره انگار
فوری مادر شوهرم گف ارههههه باباشم دیر در اورد گفتم اگه دیر در بیار دیرم خراب میشن ولی انگار باباش برعکس شده چون همه دندوناش خرابه😐😂برگشت مادر شوهرم گف آااااا بچه های منم همشون تا یکسالشون نشده بود راه رفتن نومم به باباش رفته گفتم دیگه اکثرا همه بچه ها ۱۰ ماهگی به بعد راه میرن قدم بر میدارن میفتن تند تند دیگه حرفی نزد
کافیه بچم بیاد بغلم خودم انگار آتیششون میزنم فوری میگن (اسم شوهرمو صدا میزنن) کجایی به بچم میگن بابا کجاس خب بچه پدر مادرشو تو اولویت میدونه دیگه قرار نیس ک شمارو مامان بدونه
انگار منم حرصی میشم وقتی میگن به باباش رفته تند تند میگن اینجاش به باباش رفته اینجاش به عمش رفته
بعد به من میگن پدر مادر تو به کی شبیه میدن بچه رو منم گفتم والا دغدغه پدر مادر من بزرگ تر از ایناس ک به شباهت فک کنم😂😂😂😂