خانما یی که بچهای شیر به شیر دارن یه لحظه بیاین بگید شبی که خواستید برین بیمارستان برای زایمان چه کار کردید بچها را کجا گذاشتید
من از ظهر ه با شوهرم که صحبت کردم گفته زنگ میزنم میگم جاریم وبچهای بیان پیشش اصلا حالم یه جوری شد بهشون اعتماد ندارم نمیدونم چطور به این هر بگم خواهر خودمم هست که بدتر از بدتره نمیدونم چه کار باید کرد

شوهرم پسرم و روزا خونه عموش میذاشت‌ چون خودش سرکاربود‌ .غروب میرفت دنبالش. تا صبح پیش خودش بود‌خداروشکر خوب گذشت‌ .ولی خب توهمون چند روز اخلاقش عوض شده بود

موقع زایمان بزارین پیش جاری باشه عصر که پدرش رفت خونه بره دنبال بوش و پیش پدرش باشه

بچه من شیر به شیر نبود اما شب تا صبح با باباش توی نمازخونه بیمارستان(شب قدر بود)تو مراسم بود.طفلی همونجا خوابیده بوده.پیش باباش خودمم احساس راحتی میکردم.

منم الآن باردارم واسه زایمانم خیلی نگرانم نمیدونم بچه چکار کنم بدون خودم نمیخوابه

گلم بزارش پیش باباش رک بهش بگو من به اونا اعتماد ندارم خودت تنهاش نزار

من گذاشتمش خونه مادرشوهرم وقتی برگشتم باهام قهرکرده بود نمیومد پیشم😭😭😭چندروز قربون صدقش رفتم تا اومد پیشم

عزیزم من بچه اولم دختر بود وخالش عاشقشه
دیگه گذاشتم پیش خالش و با خیال راحت اومدم برای زایمان.

من که ساعت ۵ صبح باید میرفتم بیمارستان مامانم باهام اومد... کیان رو داداشم و مادرشوهر و شوهرم نگهش داشتن بگو ببرنش بیرون پارک اینا براش خوراکی بخرن خودش خسته میشه می‌خوابه یه روز کلا بیمارستان بستری هستی دیگه

من زایمان دوم دخترمو پیش مادرم گذاشتم و شوهرم هم می‌رفت پیششون و دخترم و پارک و اینا میبرد ولی کلا واس خواب پیش مادرم ابنا بود. چون بچه دومم nicuخ ابید حدو دو هفته دختر اولیم خونه مادرم موند و خیالم راحت بود

خوب وقتی خونواده ه خودتون شرایط ندارن باید خونواده شوهر بیان. البته اول همسر آدمه....

پیش همسرتون بمونه
یا مادرشوهرتون یا مامانت

منک پسرم با مادرشوهرم اینا وامیسته ولی برا خابش میخام بگم داداشم بیاد و باباش داداشمو دوس داره ۱۹ماهگیش ک ازشیر گرفتمش یبار داداشم خونمون خابید اینم رفت کناراون خابید دیگه باز ضب خودم اوردمش تو اتاق خودمون از الانم تصمیم دارم هرازگاهی با باباش تنها بزارم تو یه اتاق بخابن

پیش باباش بمونه ک بهتره