سلام مامانا سوال داشتم ازتون
من خیلی بچه ی زیر۲،۳سال رو دوست دارم مخصوصا دختر باشه و بخاطر همین بچه دوستیم هرچی به شوهرم میگفتم بچه داربشیم بخاطر کارش میگفت نه که بعد که راضی شد چندماه اقدام میکردیم و نمیشد و دقیقا همون روزایی که مشهد رفته بودم و ناامید بودم باردار بودم خلاصه الان رو نازگل خیلیییی حساسم مثلا خواب باشه بچه های خواهرم سروصدا کنن دعواشون میکنم، یه بچه نزدیکش بشع مدام چشم بهشه اتفاقی براش نیفته با گریه هاش دست و پامو گم میکنم و بهم میریزم مثلا بغل همسرم باشه مدام بهش تذکر میدم لباسشو بکش پایین یا مثلا کمرش درد میگیره بد گرفتیش و...
دیشب رفته بودیم خونه ی خاله ی شوهرم داشتیم شام میخوردیم نازگلم تو اتاقشون خواب بود بعد یهو صدای گریه اش اومد سریع از جام پریدم و دویدم به سمتش قلبم داشت میومد تو حلقم بعدش خاله ی شوهرم گفت خیلی رو بچت حساسی خودت اذیت میشی
یا مثلا امروز شوهرم داشت میذاشتش رو زمین گفتم بذارش روی دشکش میگه داری لوسش میکنی یا میذارتش تو گهواره شبا تابش میده بخابه بچم گریه میکنه اونجا میگه بذار گریه کنه خسته مبشه خابش میبره من دلم نمیاد بغلش میکنم
الان سوالم اینه من واقعا خیلی حساسم؟ شماها اینجور نیستین؟ یعنی حساسیتم نابجاس؟ نباید نگران بچم باشم؟ اگه اشتباهه کارم چیکار کنم درست بشه رفتارم؟

ن ک نابجا باشه تو یک مادری و بچه اولته طبیعیه .منم خودم اوایل اینجور بودم بچمم دختره .الانم حساسم روش اما ن ب اندازه شما .بیشتر شوهرم شبیه شماست .و ب نظرم بچه ک بزرگتر بشه درست میشه اینا

ظبیعیه بچه ی اول. منمم اینجوری بودم ولی حالا سر دومی ریلکس ترم

من هیچ جا نمیرم خخخخ

منم دقیقا همینم

ولی من برعکس شماها هستم همش دلم میخاد بزنمش دوست ندارم باشه گریه میکنه زیاد دلم میخاد خفه اش کنم همش براش نفرین میکنم میگم کاش نبودی هیچ وقت نبودی

من اینجوری نیستم راستش انقد خودمو اذیت نمیکنم . میدم باباش و میرم کارامو میکنم .

من سر دخترم با خواهرشوهرم زن عموم بابام خواهرم دعوا کردم کلی😂تو ک لهتری ولی الان سر دومی یکم حساسیتم کمتر شده مثلا اون اوایل میزاشتم زمین اگرم غر میز یا گریه میکرد برش نمیداشتم ک الان عادت کرده ب زمین سعی میکنم نگیرم بغلم خودش رو زمین خوابش ببره

عزیزم منم همینطورم تازه هر کی میخاد بغلش کنه میگم اول دستاتو بشور بعد بغلش کن

سلام عزیزم. ماشاالله خدا حفظش کنه براتون❤
سعی کن حساسیتتو نسبت بهش کمتر کنی، یچیزی بگم خیالت راحت باشه بچه تا زمانی که دیگه خودش بتونه از خودش محافظت کنه فرشته ها محافظشن پس ازین بابتا نگرانش نباش.
یچیز دیگه هم اینکه اگه بیش از حد نگرانش باشی و به کوچک ترین چیزش اینقدر سریع واکنش بدی توی بزرگیش برای نازگل جان خوب نیست، هم اینکه خیلی وابسته بار میاد و هم نمیتونه مستقل باشه که اینا کلی آسیب زاست.
البته الان نوزاده و مسلما حمایت و توجه زیادی میخواد، منمنظورم بیشتر به خودت شماست که از الان روی خودت کار کنی که زیادی به حرفاش گوش ندی😅

منم همینم
دیروز یکم پلکاش قرمز شده بود کلی گریه کردم
مثلا حین غذا خوردنم یا قبلش میبینم بچم گرسنس میخام شیرش بدم بقیه میگن اول خودت بخور بعد اون
من میگم چجوری دلم بیاد بچم گرسنگی بکشه من غذا بخورم😢
به شوهرمم تذکر میدم سر نوع بغل کردنش
چندروز پیش قهر کرد دیگه😂

من به خاطر بچم دست خودم نبود چند بار با خواهرم دعوا کردم حساسیت به علاوه افسردگی و گریه هم بهش اضافه کن حتی اطرافیانم الآنم اینجوریه مادرشوعرم به شوهرم گفته بود دست ما نامیده بچشو اعتماد ندارع در صورتی که میدم ولی وقتی خوابش میاد کلافه میشه گریه می‌کنه اونا هم هی میگن نه خخوابش نمیاد بازی میخواد آخه مگه عروسکه بچه سی روزه

منم کپی خودتم عزیزم ولی من این حساسیتامو دوس دارم مادر باید نگران بچش باشه خودشو فدای بچش کنه والسلام

بارداریت داستانش شبیه منه، من همسرم میگه نورا معجزه ی خداست و با همه بچه ها فرق داره ب همه ام گفته😂چون تو همون سلعت و تاریخی ک پدرش فوت کرد خدا نورارو دوسال بعدش بهمون داد و خودشونم سه تا پسرن و نورا شده سوگولی، اما دوتامونم اصلا حساسیت ب خرج نمیدیم، چیزایی ک واقعا با بچه اشتباه برخورد کنن رو تذکر میدیم چون صلاح بچه رو پدر مادر بهتر میدونن اما چیزای بیجا نه دیگ

خیلی بده حساس بودن منم همینم بچم اخ بگه صدبار مردمو زنده شدم

منم همينطوريم ديگه شوهرم كلافه شده ميگه نياز نيست هي بهم بگي بچه منم هست حواسم بهش هست

همه مامانا همینن بعدم ینی چی خسته بشه بخوابه بچه این سنی چیزی درک نداره ک بگیر بغلش کن‌حسابی ک بعدا دلت تنگ نشه

به نام خدا منم اینجوری

من فکر میکنم بقیه بی فکرن و شما داری درست رفتار میکنی من خودمم همینجوریم با پسرم و تحمل رفتارهای سخت بقیه هر چند کوچک با بچم رو ندارم

منم خیلی حساسم رو پسرم حواسم بهش هست ولی اینکه وقتی گریه کنه دستو پامو گم نمیکنم ،بچس دیگه باید گریه کنه یه چیزی میخواد لابد ... ولی اینم که همسرت میگه بزار گریه کنه خودش خسته میشه اشتباهه ،بچه نیاز داره مامانش بغلش کنه پس اینو ازش دریغ نکن هیچوقت ...

بنام خدا منم اینتوریم

چ قندونیه ماشالله اسفند دود کن