سوال های مرتبط

مامان روشا مامان روشا ۵ ماهگی
تجربه زایمان ۲
خلاصه بستری شدم بعد تکمیل مدارک و خداحافظی و این داستانا با ویلچر بردنم طبقه بالا اتاق ۶یدونه اتاق با دستگاه ان اس تی با دستگاه فشار و اکسیژن و این جور چیزا من دراز کشیدم ان اس تی بچه رو گرفتن گفتن خوبه اومد معاینه کرد گفت دهانه رحم یک سانت با ایزی به ۴سانت میرسونیم ایزی یدونه دستگاه بود کمک میکرد دهانه رحم تا ۳یا ۴سانت باز بشه سه تا شلنگ حالت داشت یه طرف سرش بادکنک که میرفت ورودی دهانه رحم قرار میگرفتم از اینورم یدونه بهش سرم وصل بود سرم میرفت داخل و اونو باد میکرد دقیق باید میذاشتن دهانه رحمم که با باد شدن اون دهانه رحمم باز بشه به ۴سانت برسم حالا بماند با چه بدبختی و درد اونو گذاتشن دهانه رحمم خیلی خیلی خیلی شدید درد داشت بعد که گذاشت ایزی رو درازم کرد رو تخت دستگاه ان اس تی رو وصل کرد به بچه گفت دراز بکش رفت حدود یک ساعت بعد دل پیچه دل درد گرفتم گفتم خب درد زایمان داره شروع میشه حدود چند ساعتی طول کشید من رسیدم به ۳سانت اون بادکنک خودش افتاد بیرون با دردای تقریبا مثل پریود اومد معاینه کرد گفت که ۳سانت دهانه رحمش ام نرم تا شب میزاعه منم که خوشحال میگفتم اخجون دیگه تموم شد بچه فردا پیشمه اصلا فردا خونم