بچها پریشب با شوهرم بحثم شد رفت خونه مامانم نصف روز دوام اوردم ازبس بچهام گریه کردن، دیگه دیشب برگشتم خونه خودمم،شام اوردم با بچمم بخورم رفت رستوران ، صبحونه بابچم خوردم سفره پهن بود بلند شد رفت،حالام ناهار اوردم سفره پهن مردم رفت تو اتاق دربست میگه چون گوشت بابام داده نمیخورم. منم تو اتاق بچهام دربستم اون تو اتاق ، دیگه کاری بهش ندارم ، سردرد گلودرد دارم بچها تو اتاق دارن اذیتت میکنم ،اونم راحتتتت تو اتاق رو تخت

آخه اسکول از خونه ی بابات میاری میخوری چی بگم بچه ای بیا بیرون ولی زیاد کاری نداشته باش کم کم حرف میزنید کدوم مرد باقهر درست شده به خودت بیا حرفت رو از دهن مردم بکش بیرون باشوهرت صحبت کن نه غرغر بهش بگو چی ناراحتت کرده غرغر نکن خجالت بکش پذرمادرت و دیگر نکن به خدا همه چی بدتر میشه

ولش کن بابا میمونه میمونه آشتی میکنه و بهت نیاز پیدا میکنه تو کارتو بکن اعصابتو خورد نکن خیلی وابسته به شوهرت نباش مستقل باش قشنگ بلندشو برو تلویزیون نگاکن با بچه هات خوش بگذرون

تقصیر خودته دو روز خونه مامانت میموندی ادب میشد درسته ذاتش عوض نمیشه اما نازم نمیکنه

خوب اتاق نمونید برید تو پذیرایی راحت اونم بمونه تو همون اتاق میخوره بخوره نمیخوره نخوره چیکار میخای کنی ولی بنظرم بخاطر یه بحث نرو خونه بابات که بخای فرداش برگردی

نازشو نکش بدعادت میشه من شوهرم دوبار قهر کرد دید نازکش نداره دیگه گذاشت کنار ینی چی مردقهر کنه

آبجی حتما یه روانشناس خوب برو
من نمی دونم چند سالته ولی همه مشکلات تقصیر توئه هیچ تجربه ای نداری یا ساده ای یا سنت کمه

اشکال نداره گلم ناراحت نباش فقط یکم صبر کن همه چی درست میشه

والله قدیم من یادم زنا قهر میکردن تازه سفره مینداختن مردا تا آخر غذاشون میخوردن میرفتن حالا برعکس شده آخه مرد قهرمیکنه😡

بخاطره گوشته خب اونو مصرف نکن