۸ پاسخ

درک میکنم 😵‍💫😵‍💫🥹🥹🥹

غزل درخواستمو قبول کن

عزیزم زیاد به کار خونه اهمیت نده بچه واجب تره هروقت کمکی کسی اومد تو خونه رو تمیز کن و تا ی مدت طولانی دور تمیز کرری اساسیو خط بکش
سعی کن جزئی تمیز کنی
اشپزیم صبح زود ک خوابه

ای جان...تا یاد بگیری مجبوری حداقل کار خونه رو کم کنی.

😂😂 چجوری دلت میاد اخه

هر چند ما هم نشیمن گاهمون داره پاره میشه ولی دیگه باید تحمل کنیم

چ از طرف بچه چ از طرف فشار زندگی😂

عزیزم واقعا بچه ها با بزرگ شدنشون مشکلات و نگهداری ازشون سخت تر و بزرگ تر میشه ایشالله خدا به همه مادرا توان بده صبر و آرامش بده

منم گاهی گریه میکنممممم

منم دارم پاره میشم امروز اون گریه میکرد من گریه میکردم

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۸ ماهگی
شب همگی بخیر و خداقوت ب همه مادرا
شمارو نمیدونم ولی من تو سخت ترین در عین حال قشنگ ترین روزای زندگیمم
یاسین روز ب روز شیرین تر و جذاب تر و باهوش تر میشه ماشالله و هر روز با یه کار جدید سوپرایزم میکنه 😍 ولی قسمت سخت ماجرا کماکان پا برجاس،شیر نمیخوره و بازیگوشیش اوضاعو بدتر کرده . غذارو تو دهنش نگه میداره و تف میکنه بیرون میخنده ،با سری شیشه شیرش بازی بازی میکنه و شیرارو میریزه بیرون ،چشاش قرمزززز میشه از خستگی ولی نمیخوابه ،ب شدت سخت میخوابه و خیلیییی هم خوابش از قبل کمتر و سبک تر شده،خیلی بی قراره و همش دلش بازی میخواد ،دلش میخواد بغلم باشه یا ببرمش بیرون و سرگرمش کنم،تو طول روز همش با جیغ بیدار میشه و نمیدونم این دندوناش چرا درنمیاد والا عاجم بود تا حالا دراومده بود .پتوشو گاز میگیره و میخوابه.یا پاش باید تو دهنش باشه ک بخوابه.خلاصه وقتی میخوابه ساعت یک شب تازه میفهمم کجاهام درد میکنه یا چندین ساعته دستشویی نرفتم یا تازه متوجه میشم ک ی عالم کار دارم اما از خستگی و بیخوابی یا سرگیجه دارم یا میخورم تو درودیوار بخدا. نمیدونم چطور با این حجم مسئولیت و کار هنوز سرپام. بازم خداقوت ب مادرا .