سلام مامانا کسی بیداره
دخترم تقریبا دیگه ۳سالش میشه خودم ک مشغول کار خونه ام اصلا وقت نمیکنم باهاش همبازی بشم بعصی وقتا هم ک میشینم باهاش میگه نقاشی بکش همینکه شروع میکنم چون خودش بلد نیست زود عصبی میشه دفتر خط خطی میکنه گفتم بزارم مهد ولی یه چیز خیلی نگرانم کرده
دخترم خیلی میترسه از کوچیکترین صدا ،حرف،یا کلمه ای ک معنیشو نمی‌فهمه مثلا درباره وام حرف میزدیم بدو بدو اومد بغلم گفتم چته گفت از وام میترسم ،از کارتون هایی ک توش ماشین سنگین ،تراکتور ماشین حمل زباله داره ،میترسه میگه بزن یه فیلم دیگه ،رفته پارک خواهر زاده ام گفته اونطرف دارن خونه میسازن با اینکه برا پارک غش میکرد الان میگه بریم ولی اونجا فقط بغل باباش می‌چسبه میگه خونه میسازن میترسم ،و خیلی چیزای دیگه
،الان نمیدونم چکار کنم
مهد از خونه امون نیم ساعت فاصله داره با موتور بخوایم ببریم ،میگم یوقت مشکلی پیش بیاد بترسه یا منوبخواد همون موقعه نمیتونم بهش برسم ،
یه جورایی خودمم افسردگی دارم همه اش فکر میکنم ببرمش دور ازجون طوریش نشه ،
بچه ها رو دوست داره میرفتیم پارک دوست داشت باهاشون بازی کنه
الان موندم چکارکنم

پسر منم از خیلی چیزا می ترسه خب تا حالا ندیدن دیگه واسه همین می ترسن.مثلا از تاب بازی می ترسه براش کارتون تاب بازی دانلود می کنم چندبار ببینه.منظورم این هست که در مورد چیزی که ترس داره به حالت بازی یا کارتون براش اون موضوع توضیح بده هنگام روبرویی ترسش به مرور کمتر میشه

پسر منم یه مدت از خیلی چیزا میترسید
بیشتر گذاشتم با دیگران معتشرت کنه بیشتر بیرون بردمش بهتر شده، مثلا پسر من از جیغ و گریه بچه های دیگه میترسه
میتونی از روانشناسم کمک بگیری

عزیزم اگه امکانش هست ببر پیش روانشناس