چ مملکت ب صاحبی داریم خداییشش
نه شیر خشک پیدا میشه
نه واکسن پیدا میشه
پوشک که مسابقه ی افزایش قیمت گذاشته
قیمت لباس کودک و وسایل و اسباب بازی بیداااد میکنه
بعدم چقدر ادعاشون میشه که ما الیم و ما بلیم..
بابا شما هییییچی نیستین خاااک هفت خرابه توی سرتون با این مدیریت و احساس مسولیتتون
الهی آه و نفرین همین بچه ها یقتونو بگیرین حرام خورای نجس
حرامتون باشه حق الناس و بیت المال و حقوقای فضایی که میگیرید
تا کجاها ما قراره بریم آخه
همش دربدر شیر خشک و چه و چه....
جوابتان با خدا خودش😢🥺🥺🥺🥺😣😣😣
عکس از نوزدای دخترم‌چقدر اذیت شد و اذیت شدم از زردی لعنتی😭😭😭

سلام عزیزم خداروشکر که الان خوبه سالمه خدا براتون حفظش کنه همه دارن از گرونی و بیکاری و مستاجری عذاب میکشن دختر من ده سالشه هرروز میاد میگه دوستم اینو خریده منم میخوام اونو خریده باید برام بگیرید ماهم که هر چی کار میکنیم بیشتر از اجاره خونه و قسط بانک و شیرخشک و مای بیبی و دارو و قطره و......نمیشه زندگی سخت شده فقط خدا کنه هیچکس مریض نشه که هزینه های درمان سرسام اوره

خدا ازشون نگذره

الهی بگردم مثل دختر من چقدر سر زردی اذیت شد دورش بگردم تا دوماهگی درگیر زردی بودیم

پارسال دقیقا همین موقع منم درگیر زردی پسرم بودم انقدر گریه کرده بودم که خودمو بادم رفته بود ، امروز صبح یادش افتادم خداروشکر بخیر گدشت

الهی ک خیر نبینن الهی هرکی باعث جیب خالیه ماست خودش شرمنده اهل عیالش بشه.عکس بشه همه چی.البته شکر خدا دیگه رو کرده بهمون

واقعا خدا خودش به دادمون برسه
این مملکت هیییییچی درستی نداره هیچی
فقط ادعا در حد لالیگا

چن روز پیش ی میلیون و ۲۰۰ پوشک خریدیم🥲

گوه خورا نجس بعدم هی میگن بچه بیارین اخه حروم زاده ها شما که ب یه شیر خشگ بچه رحم نمیکنین چی زر زر میکنین ایران دیگه شد ویران

من فقط میگم خداروشکر که این روزها میگذره
یعنی غیر این چی میتونم بگم گاهی وقتا میگم
خدایا اگه هستی اگه میبینی پس یکاری کن
ما مردم خسته شدیم
زردی دختر من خیلی نبود ولی بخاطرش اذیتای
دیگه ای شدم که انگار هنوز هم درگیرش
هرچند میگم بیخیال مهم نیست ولی انگار
دروغ میگم
خدا به بچه هامون و خانواده هامون سلامتی
بده که هیچ وقت محتاج دارو و دکتر نشیم
🤲الهی آمین

به خدا اینجا اینقدر هزینه پوشک گرون شده که دیگه می‌خوام براش کهنه بزارم دو هفته یه بار باید براش دویست هزار پوشک بخریم

👍🏻😕😕😕💔💔

منم تادوماهگی درگیرزردی بودیم
چقد شب و روز گریه میکردم
خداروشکر بخیرگذشت

یادمه شب قبل بستری کردن دخترم با مادر شوهرم دعوامون شد هیچ وقت حلالش نمیکنم اینقد همون روز گریه کرده بودم و عصبی بودم شیرمو دادم ب دخترم فرداش دخترم توی 18روزگی با زردی 19بستری کردیم چقدر اون روز منو شوهرم گریه کردیم

دختر من تو دستگاه موند ۳روز برق رفت😕😕😕😕



ماها زنده‌ایم زندگی نکردیم

مام هرچی میگردیم شیر خشک ببلاک اچ آ پیدا نمیشه😤

واقعا ک خاک بر سرشون کنن گدا گشنه ها همه جارو ب خرابه کشیدن واقعا ن چیزی پیدا میشه ن دکتر درس حسابی هیچییییی