امشب خونه یکی از دوستامون مهمون بودیم ی پسر هم سنو سال بردیا دارن
بردیا هرچی اسباب بازی ور می‌داشت ازش می‌گرفت
بردیام عصبی شده بود یکی دوبار گریه کرد منم گوشیمو دادم دستش تا آروم بشو با اسباب بازیا بازی نکنه که ناراحت بشه
الان حس میکنم اشتباه کردم باید میزاشتم تو موقعیت باشه تا بدونه درستو غلط چیه
بنظرتون کارم درست بوده یا ن
و درستش از نظر شما چیه

من میگم مامان چون وسیله بازی خودشه الان دوست داره خودش بازی کنه ممکنه برای توام پیش بیاد دوست نداشته باشی وسیلتو به کسی بدی
خودم یکم تو بازیشون شریک میشدم چون بعضی بچه ها بازی کردن بلد نیستن
خیلی وقتا هم مثل شما گوشی میدم

من تا جایی که بتونم میزارم باهم چالشی بشن،نهایت به بازی ورود میکنم
تو فامیل یکی بود که همه رو میزد و هر چی داشتن میکرفت و یجورایی تو مهمونیا همه مراقب بچشون بودن که باهاش تنها نشه، الان چند باره میبینم شاهان قشنگ از پس خودش برمیاد و اونه که میکشه عقب، دوتا بد همو یاد میگیرن دوتا خوبی هم داره😃 اما همیشه عروسکاشو مینشونم و با بازی و قصه میگم که چی بد و چی خوبه،حالا دوتاشو اتجام میده ده تاشو نه،اما همینم بسه ،ملکه ذهنش میشه با تکرار

چندشب پیش خونه پدرشوهرم مهمان بود میدونستم یه پسردارن ازدخترمن یه سال بزرگتر به دخترم گفتم اسباب بازیاتوبیار باهاش بازی کن اوایلش یکم دخترم مقاومت میکردکه وسیلشوبده کم کم خودشون کناراومدن بازم چیزیکه دخترم دوست داشت ازش میگرفت ولی مابزرگترادخالت نمیکردیم
اصلابرای این چیزاحرص نخور

پسر منم همینه توانایی مقابله با اونا رو ندارن گریه می‌کنه منم فقط از اون موقعیت خارجش میکنم

یادش بده اونم اسباب بازی هاشو به کسی نده اگه زدش اینم بزنه منم لج میگیره از اینجور بچه

درباره اون قضیه باهاش صحبت کن و ازش بپرس بهترین کار چیه برای مقابله باهاش چون بازم تو شرایطش مطمئنا قرار خواهد گرفت