۱۴ پاسخ

🥺❤

عزیز تو بارداری آبله گرفتی دکترت چی گفت؟

مامان اوا
منم همینم تو کل بارداری همه چی میخورم
ولی واقعا دوره بارداری برام خیلی سخته و نمیتونم لذت ببرم. چون زیاد کمر درد میشم تو این هفته ها
اوایل بارداری هم که ویار داشتم بد جور

منکه داغونم بخاطز آبله مرغون این همه وقت توبارداری باید میگرفتم

واقعاااا
هرچییی دلتون‌میخاد بخووورید ک بعد زاییدم حسرت یه لیوان اب خنکم به دلتون میمونه فقط اب ولرم من اب سرد میخوردم بچم دلش دردمیگرف مجبورم اب جوش اومده بزارم سزد بشع بخورم

وای خدا چه زود میگذره همین دیروز بود سر آبله سوال میپرسیدیم انگار
چندبار خواستم بپرسم ازت که چی شد اثری رو بچه که نداشته روم نمیشد 😬
خدارو هزار مرتبه شکر که نی نی جان سلامته🥰

الهی زنده باشه اوا خانم الهی همیشه تن سالمش را ببینی

جوجه کوچولو

ماشاالله به آوا جون👶🏻🩷
منم منتظر دیدن همچین روزی هستم🤰🏻
من که تو دوران بارداری خودم رو از هیچی محروم نکردم هر چی دوست دارم میخورم😁

روزی نیست گریه نکنم زجه نزنم التماس خدا نکنم

دعام کن دعا درحق هم مستجاب میشه

قربون دل مهربونت برم نمی دونم چرا گریه هام دست خودم نیست

خدا نگهش داره نی نی توو💋💋
ممنونم از راهنماییت🙏🏽🌿

اوف آوا خانوووم رو😍😍

سوال های مرتبط

مامان سید حسین مامان سید حسین ۳ ماهگی
یه توصیه از کسی که تجربه زایمان طبیعی داشته:

طبیعتا من هم مثل بقیه کسایی که میخوان زایمان کنن، توی روز زایمانم درد داشتم.. خیلی زیاد هم درد داشتم فقط دستامو مشت میکردم ناخونامو فشار می‌دادم کف دستم.. لبه تخت رو فشار می‌دادم و فقط به زور سعی می‌کردم نفس عمیق بکشم..
ولی با اینحال نه قبل رفتنم به بیمارستان نه بعدش و نه حین‌ زایمان اصلا استرس نداشتم چون از روند زایمان اطلاع داشتم و خودمو براش آماده کرده بودم.. و این خیلیییی بهم کمک کرد
عمیقا معتقدم زایمان کردن استرس نداره.
واقعا ما نه ماه استرس چی رو میکشیم؟شب و روز رو برای خودمون کردیم زهرمار فقط بخاطر چند ساعت.
خود روند زایمان درد داره ولی خیلی شیرینه.. انقدر که من دلم برا روز زایمانم تنگ شده و بخاطر تجربه دوباره لحظه بیرون اومدن بچه هم شده باز میرم بچه میارم😂😂

تنها توصیه ای که میتونم بهتون بکنم اینه که زایمان اون غول بی شاخ و دمی نیست که همه ازش میترسوننتون
قطعا و صد قطعا درد داره ولی ترسناک نیست
مثل پریودی.. شدید تر از اونه ولی ماهیتش درده دیگه.. چیز دیگه ای نیست که آدم بخواد ازش بترسه.
اون چیزی که ازش ساختید تو ذهنتون رو خراب کنید. چند ساعت درد می‌کشید و در نهایت زور می‌زنید تا بچه‌تون رو که مشتاق دیدارش هستید بذارن بغلتون.