۱۱ پاسخ

عزیزم منم مثل شمام و از وقتی رفت تو شیش ماه دیگه کم توان شدم 🥺

دقیقا ن حالی ن توانی هیچ قوتی نمونده🥺

من از کمر درد و پا درد نمیتونم تکون بخورم حس میکنم پیر زن ۶۰ ساله شدم

کاملا حق داری گلی

خدا بهت توان بده ،من که مامانم اینا کمکم هستن بازم کم میارم دیگه چه برسه تنهایی ،کم کم برای خودت وقت بذار و برس

با این همه زحمت آخر میگن میخواستی بدنیامون نیارید به همین راحتی عزیزم ویتامین اینا بنداز

من شیر خودمو ندادم‌و اینکه نفهمیدم چطور بزرگ شد ۳ تا دندون درآورد و ماشاالله خیلی بچه ای بدی نبود اذیت کنه چون مادرشوهرمم کمکی هس نگهش میداره غریبم مشهد مادرم دوره اما خونواده شوهر خداروشکر دست کمکم بودن

وای منم همینطوری شدم نرمی استخون گرفتم بدن درد کمر درد زانو درد خواب درست ندارم متاسفانه ن کمکی دارم ن کسی ک درک کنه بچه داری کار ساده ای نیست اطرافیان که با حرفاشون دل ادمم میشکنن بهم میگن مادر شدن همینه وظیفته قدیمیا شیر ب شیر میوردن شما جوونا یه بچه هم نمیتونین بزرگ کنین🥺 خلاصه هم جسمی هم روحی حال خوبی ندارم

عزیزم خیلی سخته منم همینجور میشم گاهی سرم هی گیج میره
من دوتا بچه دارم ی پسر شش سال ی دختر نه ماه

انشالله که کوچولوها وقتی بزرگ شدن قدر مارو بدونن و بی احترامی نکنن بهمون و موفق باشن و سربلند مون کنن فقط همین کافیه که پشیمون نشیم از اینکه همه توانمون رو گذاشتیم براشون 🥺

عزیزم
از همین الان شروع کن به خودت برس
هم مکملهای تقویتی بخور هم روزانه حداقل نیم ساعت پیاده روی

سوال های مرتبط

مامان گندم🌾👼🏻 مامان گندم🌾👼🏻 ۱۵ ماهگی
سلام به همه مامانای مهربون❤️
ممنون از محبتی که به من و گندم داشتین
گندم از آخرین تایپیکی که گذاشتم خیلی خیلی بهتره
اون شب مرگ و با چشمای خودم دیدم
اگه یادتون باشه من خیلی گلایه میکردم از اینکه گندم مدام سرما میخوره و بهت ین متخصص ها میبردم و تشخیصشون این بود یا نوعی الرژیه که بخاطر باد و هوای سرد هستش یا علائم دندونه

آخرین بار یکی از متخصصایی که گندم و بردم گفت تاحالا سرما خوردگی ندیدی که به این میگی سرماخوردن راست گفتن😂😄
چون چند روز بعد به طور واقعی سرما خورد و چشمتون روز بعد نبینه با اولین معاینه فورا نامه بستری دادن که قبول نکردیم
و برای اولین بار آمپول تجویز کردن که من با اونم مخالفت کردم
پزشکش گفتن یا آمپول یا بستری که ناچار امپولو انتخاب کردم

خلاصه اونشب تا صبح گریه کردم قرآن خوندم و نذر و نیاز کردم🥺😞
حتی به بعدشم فکر کردم که چطوری خودم و خلاص کنم😞
در آخر از خدا خواستم هرچی دارم و ازم بگیره ولی یه تار مو از سر بچم کم نشه
و بعد از دو روز دم صبح حدودا نیم ساعت خوابم برد بعد که بیدار شدم دیدم دستبندش از دستش افتاده و هرچی گشتیم نبود و یادم افتاد از خدا خواستم دخترم چیزیش نشه و اون دستبند فدای سر گندمم❤️
شکر خدا الان بعد از حدوداً ۱۰ روز کاملا خوب خوب شده
از خدا میخوام هیچ کس حتی گرگ بیابون با بچش امتحان نشه🥲
تن همه سالم و سلامت باشه
الانم احساس میکنم کلی لاغر تر شده
البته با خودم احد بستم دیگه به فکر وزنش نباشم مهم سلامتیه
خلاصه که بد ویروسیه مراقب خودتون و کوچولوها تون باشین دوستتون دارم❤️✨