سلام خانما
من ۱۰ روز دیگه باید برم سرکار
مادرشوهرم اصرار در اصرار بچتون رو بذارین مهدکودک
مامانم میگه من بچت رو نگه میدارم
مادرشوهرم هیچ کار نمیکنه هر روزم داستان فلانی بچشو گذاشته مهدکودک تعریف میکنه
من بچه هفت ماهه رو چجوری بذارم مهدکودک
بعدشم مامانم نگه میدارن
شوهرمم حالا میگخ بچه رو بذاریم مهدکودک

مامانت مطمعن تره و دلسوز تر مطمعنن بهش خوب میرسه

تا وقتی مادرت با اون اطمینان هست چرا مهد کاش من مامانم پیشم بود مهد امنیت زیادی نداره برا بچه من خودم مربی مهد بودم قبلا

وای نه تو رو خدا مهد نفرست خواب آور میدن ب بچه ک اذیتشون نکنه بعدا بچه منگ و مریض میشه بزارش پیش مامانت برای شوهرتم کامل توضیح بده ک مهد چ بلا هایی سر بچها میارن تا قبل اینکه بچها هنوز حرف نمیزنن حالا ب حرف ک اومد بفرست

بزار پیش مامانت وقتی نگه میداره چرا بزاری مهد اونایی میزارن مهد که کسی نیست بچشونو نگه دار اگر خیلی اصرار کردن بگو اصلا حرفشم نزنید یا مامانم نگه میداره یا پرستار میگیریم براش

من میزارم پیش مامانم
مهد کودک معلوم نیست به بچه چی میدن گاهی استامینوفن میدن که بخوابه اذیت نکنه
اگه مامانت مشکلی نداره بزار پیش مامانت
دو سه سال دگه بزرگتر شد بزار مهد

به نظرم بچه رو الان مهد نذار تا۳_۴سال پرستار.نمیدونی مخد چه خبره خداقل بچه بتونه حرف بزنه بدرفتاری دید چیزی شد بگه

مهد بهش اطمینانی نیس