از وقتی فهمیدم برادر شوهرم میخواد تو این دوسه ماه آخر بارداری من عروسی بگیره، فوبیای زایمان گرفتم. دکترم گفته راه نرو و پله نرو. یکی نیس بهشون بگه شما ک از شرایط من خبر دارین بذارین بعد زایمان من😔

من جای شما بودم نمیرفتم.
وقتی برای شما احترام قائل نیستن لازم نیست شما هم احترام بذارید و جون بچتون رو به خطر بندازید.
نمیخواد از الانم بگید نمیرید.
یه هفته مونده به عروسی تو خونه بگید که حالتون خوب نیست و بیشتر استراحت کنید بعد کم کم به همسرتون بگید خیلی دوست داشتید بیاید ولی نمیتونید و حالتون خیلی بده. بعدم بگید ای کاش این‌موقع نمیگرفتن که من نتونم بیام.

مهم ترین چیز الان سلامتی شما و بچتونه.عروسی که چیز مهمی نیست اگه از اون بیشترم بود شما باید فقط به فکر خودتون و نی نی باشید.
بنظر من همچنان استراحت کنید.
عروسی میاد و میره بچه واجب تره.

درک دو طرفه باشه اونا هم شاید مجبورن عروسی بگیرن کلام به تاخیر انداختن عروسی خوب نیست خدای نکرده یه اتفاقی بیافته
شما شرایطت را ببین چطوریه و تصمیم بگیر کسی نباید از شما توقعی داشته باشه

اره بابا بشین خونه خدای نکرده اتفاقی بیفته یکی نمیگی دستت دردنکنه هنوز ملامتتم میکنن

برادرشوهر منم شهریور عروسیشه منم جفتم پایینه خدا بخیر بگذرونه🙂

فکرکردم فقط برادرشوهرمنه ک عقلش کارنمیکنه
پس توام به درد من دچاری خواهر😐
۱۲ روز بعد زایمانم عروسی میخاد بگیره
حالا جالب اینجاس ک ۷ساله توعقده اونوقت برای یماه صبرنمیکنه😏
تازه چی اونم سزارین من چجور بتونم برم؟
تا ده روز که نمیشه ازخونه بیرون رف کلا سزارینم ک هستم شهرستان میخاد عروسی بگیره ۱۲ ساعت راه در پیش داریم که باید برم🫠
ازقدیم راست گفتن عقل که نباشد جان در عذاب است😏

عروسی نروراحت

نمیرین خب اینجوری پول لباس و ارایشگاهم ک الن گرونه میمونه تو جیبتون غصه چیو میخورین ول کنین بابا😂😂

مشکل نداره که ...اتفاقا بچه بیاد هیچی از عروسی نمیفهمی ..سخت تره
الان با آرامش کارهاتو بکن

عزیزم بعد زایمان هم بلافاصله نمیتونی مراسم بری بعد قابل قضاوت نیس همه چی لحظه ای داره گرون میشه بنظرم درکشون کنی بهتره

عروسی دیگه الانا تو تالاره
جز خرید لباس و آرایشگاه باید کار دیگه کنی؟
منظورم اینه کمک اینا باید بدی؟

بعدشم که با نوزاد نمیتونی بری اتفاقا اینجوری بهتره بچه توی شکمت میری شیک میشینی یه جا 😃

استراحت مطلقی؟