۱۶ پاسخ

15سال ک خوبه دیگه الان دختر 15 ساله ام داریم خودش داره مادر میشه

عزیزم اینقدراهم سخت نی من روز دوم زایمانم بلند شدم ناهار درست میکردم مادرمو از دست دادم و خواهر نداشتم پسرم دوشب اول فقط جیغ میزد ۱۰ صبح ب بعد کلا میخابید خالم ک مجرد بود کنارم بود و ۲تامون نابلد.شوهرمم فقط دستپخت خودمو میخورد بخاطر همین روز دوم من سرپا بودم.از همون اولش هم پوشاک بچمو خودم عوض کردم.بلند شدن و نشستن سختم بود وقتی بلند میشدم دیگ مثل فرفره بودم.خداهم همراهم بود و دعایه مادرم از اون بالا♥️

عزیزم شما بچه دومته باز یه تجربه داری دخترت بزرگه ،خواهرتون هم هست ،منم شهر دورم و مامانم نیست و بچه اول خدا بزرگه انقدر نگران این موضوع نباش

برای حموم میتونین تو ظرفشویی حمومش کنین داخل حموم نبرین
تو ظرفشویی شستنش راحتتره

عزیزم همون دخترت خیلیم خوبه یاد میگیره منم دخترم 12سالشه ولی از اول بارداری دو ماه و الان هم دو ماه تا امروز استراحت بودم فقط دخترم کار ها رو انجام میده با این که سه تا خواهر دارم مادرم هم فاصله اش با من نیم ساعته خانواده شوهرم هم همه تو یک شهرک زندگی میکنیم تقریبا همسایه هستیم ولی به هیچ کس نگفتم و دوست ندارم بگم برا زایمانم هم دخترم میبرم سنش کمه ولی ماشالا مثل یه خانم با تجربس و فهمیده پیش دخترم راحت ترم تا کسی دیگه نه بگم همه بد هستن نه بخدا میان سر میزنند زنگ میزنن ولی خودم اجازه نمیدم به شوهرم هم گفتم تا وقتی از بیمارستان مرخص شدم به کسی نگه تا به زحمت بیفته مادرم هم استخوان پوکی داره نمیتونه پرستاری کنه براش سخته خواهر هام هم بخدا همه بچه 3و4ساله دارن پس دخترم از همه بهتره و بی درد سر تر

اللهی عزیزم واقعا سخته، اون طفل معصوم چی میتونه انجام بده آخه😞

دخترت بزرگه خوبه ديگه

منم راه دورم و درکت میکنم

دقیقا منم همین طورم
دیروز بخاطر همراه بستری نشدم
دلم نمیاد مهدیس و با خودم اسیر کنم

عزیزم خوبه سن دخترت استرس نداشته باش همچین از پس کارات برمیاد من ۱۵ بودم ازدواج کردم ۱۸ هم مادرشدم از همه هم سرحال تر بودم

ماشالله دخترتم بزرگه عزیزم من خودم با اینک ۳ سال از دخترت بزرگم بچه دارم و تنهایی نمیتونم از پسش بربیام سخته البته اوایلش الان ک عادت کردیم کم کم

الکی غصه نخور منم که راه به شدت نزدیک ازدواج کردم کسی رو نداشتم برا زایمانام

من همینم ندارم😂
بیخیال دختر
اونم باید یاد بگیره مادر شدن رو
بالاخره که چی
مطمئنم کلی هم ذوق داره برای آبجی کوچولوش...
تو به جاش وقتی رو ب راه شدی
یه هدیه خیلی خوب براش بگیر و ازش تشکر کن
واسه چی میگی دخترم
خب دخترته باید کنارت باشه

مامانِ منم مثه تو بود..🥲

اره دست تنها خیلی سخته.. ولی ماشالاه دخترتون بزرگه کمک میکنه نگران نباشین

منم تهرانم مادرم شمال اما اومد یکماه پیشم

سوال های مرتبط