بهم میگفتن تا میتونی بخواب که بچه اومد نمیتونی میگفتم نه من میتونم ولی واقعا الان درک میکنم چه سخت هست

۶ پاسخ

خیلی سخته ،روزای اول ک با خواب باید خدافظی کنی

خدایی راست گفتن من الان باجون ودل درک میکنم این موضوعو

چه سخت. وقتی بچه خوابه نمیشه خوابید؟؟ یا بدید دست شوهرا☹️

من که اصلا خواب ندارم
دارم دیوونه میشم یهو سرم از بی خوابی میفته پایین

ب من هم خیلی میکن ولی خواب نیس که از اول حاملگی ادم کم خواب میشه

بمنم همینو گفتن واقعا نمیشه ن

مقالات مرتبط

مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
کودک تا چه زمانی باید شیر مادر بخورد ؟
کودک تا چه زمانی باید شیر مادر بخورد ؟
علت سخت آروغ زدن نوزاد
علت سخت آروغ زدن نوزاد چیست؟
خانه داری کارمندی
آیا خانه داری کارمندی سخت است؟

سوال های مرتبط

مامان اقا مهدیار👶🏻 مامان اقا مهدیار👶🏻 ۸ ماهگی
مامانایی که به خانمای باردار میگفتن تا میتونی بخاب رو درک نمیکردم ولی الان قشنگ درکشون میکنم 🥲
مشاهده ۲۵ پاسخ دیگر
مامان جوجو مامان جوجو روزهای ابتدایی تولد
الان درک میکنم اونایی که میگفتن،تا تو شکمتونه لذت ببرید،وقتی دنیا اومد استرسش هنه چیش چند برابره،ولی من همش میگفتم نه دنیا بیاد حداقل جلو چشمه ادمه،ادم میبینه بچه چطوره،ولی الان میگم تا شکمتونه لذت رو ببرید،واقعا سخته دو شبه نخابیدم،فقط از استرس اینا......جاشم خیلی خالیه تو شکمم🥲،صبح شکمم مبض میزد قک کردم بچه است بعد یدفه چرخیدم دیدن بچه کنارمه🤣
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان 💙پسرم💙 مامان 💙پسرم💙 ۸ ماهگی
سلام خانوما حالتون خوبه
در خواب آلود ترین حالت ممکن در حال شیردهی 🫠🤕واقعا الان حرف اون مامانا ک موقع بارداری میگفتن ازش لذت ببر و بخواب رو درک میکنم 😩🤷‍♀️
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان پسرم:) مامان پسرم:) ۸ ماهگی
الان اونایی ک میگفتن کاش شکمم میموند درک میکنم واقعاا:))
بچه داری سخت‌ترین کار دنیاس
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان shahan مامان shahan ۲ ماهگی
واقعا قبلا افسردگی بارداری که میگفتن میخندیدم که اصلا من نمیگیرم واینا..بعد بارداری خیلی سخت تره حس میکنم دچارش بشم🤕🤕🥲🥲🥲
خودم مریض بچه هم مریض..فکرت با بابای بچه ..اصلا فشارع همش
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۴ ماهگی
سلام دخترم یک ماهشه وقتی بدنیا اومد زردی داشت میگفتن لباس زرد نباید بپوشی براش الان که خوب شده میتونم براش بپوشم یا نه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سدنا مامان سدنا ۲ ماهگی
پارت سوم تجربه زایمان
برسه اتاق عمل لرز وحشتناکی گرفتم از ترس تو راهرو که داشتن میبردنم بشون میگفتم پشیمون شدم برمگردونین بعد گفتن میری طبیعی گفتم نه تخم میزام😂🤣دیگه کلا هذیون گفتنم شروع شد رسیدم اتاق عمل خیلی سرد بود منم لرز وحشتناک که داشتم از ترس اونجا اومدن سوند بزنن میگفتم میشه نزنین🥲😂اومدن بی حسی میگفتم میشه بیهوش کنین🥲😅کلا همش ساز خودمو میزدم ولی خدایی نه سوند درد داشت نه امپول بی حسی دیگه دکترمم اومد دید لرز دارم گفت کولرو خاموش کنین عمل شد حالا این وسط من هی میگفتن دستام تروخدا ببندین و هی هذیون میگفتم کمک بیهوشی بالاسرم بود باهام حرف میزد استرسم و کم میکرد قبل عمل بهم گفت بچه میخای باز میگفتم دیگه نه وقتی بچم بدنیا اومد میگفتن بازم میخام🤣🤣اصلا هیچی هیچی حس نکردم از عمل واقعا واقعا واقعا راحت و خوب بود همش میگم خیلی خوب بود کادر اتاق عمل استرسی که شدم همشون به روش خودشون کمکم کردن من واقعا راضی بودم از عملم و پرسنل بیمارستان همه چی
بعد دیگه بردنم ریکاوری دوساعت اونجا بودم خودم
مامان آقا صدرا♥ مامان آقا صدرا♥ ۷ ماهگی
سلام در چه حالین؟ قبلا که تجربه زایمان هارو میخوندم با خودم میگفتم حتما منم تجربه زایمانمو مینویسم ولی متاسفانه با اون همه ورزش و پیاده روی و نرمی دهانه رحم و لگن خوبی که میگفتن داری زایمان راحتی نداشتم الان وقتی فکرشو میکنم حالم بد میشه....انشاالله بقیه زایمان راحتی داشته باشن
ولی باور کنید مادر بودن خیلیییی سخت و پر از استرسه انشاالله خدا به هممون کمک کنه ❤❤
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ویهان مامان ویهان ۳ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۲🥰
ساعت ۱۰ صبح بستری شدم سرم آمپول فشار بهم وصل کردن مامای همراه رفته بودم اون هم اومد دردم از ساعت ۱ شروع شد ولی من تحمل میکردم تا ساعات ۱۰ شب درد کشیدم ولی دهانه رحمم هنوز همون ۱فینگر بود باز نمیشد از این ور هم مامای خودم و مامای بیمارستان هی معاینه کردن جیگرم در اومد بهشون میگفتم کیسه آبم پاره کنید تا زودتر زایمان کنم ولی میگفتن نمیشه بخاطر سر بچه تا ۱۰ شب من درد کشیدم اشک ریختم بی صدا که دکتر متخصص اومد تشخیص دادن سزارینم کنند
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان تربچه خان مامان تربچه خان ۶ ماهگی
پسر منم دیشب بدنیا اومد خیلی سخت اومد الان روز سومه که تو بیمارستانم انشالله فردا تا ظهر مرخص میشیم
یکم وقت کنم میام تعریف میکنم براتون😘😘
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان ماهراد مامان ماهراد ۱ ماهگی
از تجربه زایمان سزارین بخوام بگم اصلا اون غولی نبود که میگفتن
البته که زایمان روند و پروسه استرس زایی هست و بدترین ایرادش اینه از استرس واضطراب سکته میکنی
قسمت سخت واقعیشم فقط ماساژ و فشار رحمی هست که واقعا وحشتناکه
بسته به میزان تحمل دردتون دستشویی و اولین راه رفتنم سخت هست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهدیار👼🪴💚 مامان مهدیار👼🪴💚 ۱ ماهگی
واقعا کم اوردم😭فکرشم نمیکردم بچه داری انقد سخت و پر مسئولیت باشه واقعا دست تنها سخته ‌کلافه شدم الان خوابید از صبح تا حالا بیدار و نق میزنه و گریه میکنه نه دل درده نه چیزی فقط ۵ روز پیش ختنه ش کردیم نمیدونم درد داره یا چی ؟شمام خسته و کفری میشین ؟😩من هی خودمو کنترل میکنم و شکر خدا میکنم باز دیگ واقعا کم‌میارم
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان آرتین 💙 مامان آرتین 💙 ۶ ماهگی
سلام خانومای که حامله هستین
موقع حامله گی تایپیک خانومای که تازه زایمان کردن میخوندم میگفتن از حامله بودن کرده بچه داری سختره وایی شب بیداری داری گرفتار میشی .....من میگفتم چقدر سخت حسی عجیبی بهم دست میداد میترسیدم من میگم شما نترسید بچه داری هر چقدرم سخت باشه بازم شرین است موقع نگاهش میکنی هنه سختی ها یادت میره فقط دلت به لگد های توی شکم تنگ میشه🤗
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نیکا مامان نیکا روزهای ابتدایی تولد
مامانایی ک طبیعی بودین ب نظرتون ب اون سختی و ترسناکی ای ک تعریف میکنن بود یا نه؟
من سر جفت زایمانام شب اول تا صبح میگفتم گوخوردم هفته دیگش میگفتم بچم ی سالش بشه میزام دوباره
ب نظرم ب اون ترسناکی ک میگفتن نیست و قابل تحمله واقعا مخصوصا اگ دکترا اذیت نکنن
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دخترم مامان دخترم ۳ ماهگی
#تجربه
بچهایی که طبیعی میخواید بیارید اصلااا بیحسی کمری نزنید ، بمن میگفتن که طبیعی بیار بیحس میکنیم کمرتو ولی خب کسی که درد طبیعیو میکشه حیفه این امپول و بخوره ، منکه سزارین شدم ولی الان کمرم اونجاهایی که امپول زدن درد داره که مطمئنن بدترم میشه
بعد این امپولرو بزنن اصلا اختیار خودتو نداری نمیتونی زور بزنی که سخت میکنه زایمانتو ادم هیچ حسی نداره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر